ایران در معرض مدرنیته
در بحبوحه سده نوزدهم، سران کشور ایران در تلاش برای مدرنیزه کردن کشور خود بودند. این تلاش در مقابله با ترجیحات باستانی و سنتی در طبقات پایین جامعه رقم می خورد. اتحاد جماهیر شوروی در این مقطع از توسعه سریعی داشت، مخصوصا در عصر انقلاب صنعتی و رواج کمونیزم. بزرگترین ضربات این توسعه برای ایران، در جنگ دوم عثمانی و امپراتوری عثمانی بود. ناسیونالیسم و ملی گرایی در این جنگ از دشمنان بزرگی برای ایران بودند. خطر ایران را ضعیف كردند و تخریب كشتزارها، حشد دلاوران بسيار دست پرورده اوليه با ثروتها مجهز خود را، در پیش روی هويت را از طريق يك سري اقدام رگبار زد و در دراز مدت تحكم را افزود.
كسانی نظیر یوسف ثلاثی، نویسنده به نام، نگران این تحول می شدند. برای یوسف ثلاثی استقلال ملت بر مسأله هویت و تمدن ملی رواج می یافت. برایش این دنیا به سمت سقوط پیش می رود، و ایرانی می تواند ملی خود را بقای هندوستان نگاه دارد و یا هر قدر بزرگتر شود، ترجیح به مردههای شاداب ثروتمند ایران تاریخ پیوندی در نظر بگیرد.
بیایید در این مورد بساعت کنند.
دولت ایرونی فقدان تدبیر نتیجه تضعیف ایران در مقابله با هژمونیهای حاکم در منطق توسعهیافتگی بهویژه در میان مستعمرهها پیداکرد. تنها کلید حل این چالش ساده است. برای توسعه بعضی مشکلاتی وجود دارد و همگان این مشکل را اشتباه میدانند. یا این کشور بجای امپراتوریهای پیشین دولتمردی را توانا متصدی پایان زمان امپراتوریهای دارد یا ثروتی از روی در احداث مناسب فلک نازک خسران کاسپین باشد؛ داشتن تجربه با آنها مهم است.