تولید محتوا

گادفری و لین هر یک برای یافتن محل نهایی لاشه پرواز ۳۷۰ مالزی تلاش کرده‌اند. تلاش‌های گادفری شامل مطالعه سیگنال‌های WSPR شب ناپدیدشدن هواپیما بود. رادیوآماتورها دائما سیگنال‌های آزمایشی را ارسال و داده‌های سیگنال را ثبت می‌کنند. آن‌ها ده‌ها سال است این کار را انجام می‌دهند و به‌گفته‌ی گادفری این داده‌ها بسیار مهم هستند، زیرا وقتی هواپیما از سیگنال رادیویی عبور می‌کند، سیگنال را دچار اختلال می‌کند و از روی آن اختلال می‌توانید حضور هواپیما را ردیابی کنید.

گادفری توضیح می‌دهد: «بنابراین، به ۸ مارس ۲۰۱۴ برگشتم و کل سیگنال‌ها را دانلود کردم. هزاران مورد از آن‌ها وجود دارد و من از آخرین نقطه شناخته‌شده MH370 که رادار مشخص کرده بود، شروع و مسیر آن را دنبال کردم. نتایج ردیابی من با داده‌های ماهواره‌ای پرواز ۳۷۰ مالزی و داده‌های بوئینگ و داده‌های اقیانوس‌شناسی مطابقت دارد.»

تمام این تلاش‌ها ازجمله ترکیب مجموعه داده‌های مختلفی که قبلا در حوزه‌های جداگانه نگهداری می‌شد، گادفری را به این نتیجه رساند که هواپیما در ۱۵۰۰ کیلومتری غرب پرث استرالیا قرار دارد. گادفری می‌گوید: «محل سقوط MH370 که توسط فناوری WSPR تعریف شده است، درون دایره‌ای به شعاع ۳۰ کیلومتر و در مرکز ۲۹٫۱۲۸ درجه جنوبی و ۹۹٫۹۳۴ درجه شرقی قرار دارد. این ناحیه در ۱۵۶۰ کیلومتری غرب پرث استرالیا واقع شده است. فقط یک جستجوی دیگر در این منطقه لازم است تا MH370 پیدا شود.»

در همین حال، لین می‌گوید هواپیما در غرب پرث و در امتداد طول جغرافیایی پِنانگ مالزی پیدا خواهد شد. پنانگ زادگاه خلبان بود و هواپیما در ساعات پس از انحراف از مسیر خود به آن سمت رفته بود تا شاید احمدشاه برای آخرین بار آنجا را ببیند.

بیشتر بخوانید

لین معتقد است مکان دقیق پرواز ۳۷۰ مالزی و مسیر پرواز برنامه‌ریزی‌شده آن از اطلاعات شبیه‌ساز خلبان رمزگشایی شده است. لین نیز به اطلاعات زیادی که از ۸ مارس ۲۰۱۴ بررسی کرده، اشاره می‌کند که از تئوری مکان پیشنهادی او مانند دنباله ۳۰۰ کیلومتری از ناهنجاری‌های ابری که با مسیر نهایی پرواز MH370 ارتباط دارد، حمایت می‌کند. او می‌گوید: «این نتیجه‌ی کار خلبانی بود که می‌خواست با پرواز کردن در میان ابرها پنهان شود، اما درعوض خطی طولانی از ناهنجاری‌های بسیار قابل مشاهده در تصاویر ماهواره‌ای برجای گذاشت.»

لین می‌گوید فقط یک نفر در آن هواپیما وجود دارد که می‌توانست آن مسیر پرواز مخفی و مکان فرود را که برای وی اهمیت شخصی داشت، در امتداد طول جغرافیایی پنانگ طرح‌ریزی کند.

به‌عقیده‌ی لین، بزرگ‌ترین چالش برای یافتن نهایی هواپیما این است که کنکاش موشکافانه درمورد هر مکان پیشنهادی جدیدی معمولا توسط مقاماتی که بر ادامه‌ی جستجو در منطقه‌ی معروف به «قوس هفتم» تمرکز دارند، رد می‌شود.

همانطور که اسناد ATSB توضیح می‌دهند، براساس تجزیه‌و‌تحلیل داده‌های ماهواره‌ای و مدل‌سازی انحراف هواپیما، تصور می‌شود که MH370 در منطقه قوس هفتم سوختش تمام شده و سقوط کرده است؛ اما لین می‌گوید قوس هفتم مکان درستی نیست، زیرا مبتنی بر این تصور غیرممکن است که هواپیمایی که سوختنش تمام می‌شود، سریع و با شتاب سقوط می‌کند، اما حتی یک تکه بقایا از آن در آن منطقه دیده نشده است.

پیدا کردن هواپیما چه چیزی را فاش خواهد کرد

حرف‌هایی از جستجوهای بیشتر برای یافتن MH370 به میان آمده است. مکان‌یابی لاشه هواپیما به حل بسیاری از معماها و پرسش‌های مهم درمورد این پرواز کمک می‌کند که شاید مهم‌ترین آن‌ها این باشد که هنگام ناپدید شدن هواپیما چه کسی هواپیما را هدایت می‌کرد.

گادفری می‌گوید: «تا زمانی که لاشه و جعبه سیاه را پیدا نکنیم، نمی‌توانیم این معما را حل کنیم. پیدا کردن لاشه هواپیما و بررسی نمونه‌های دی‌ان‌ای اسکلت‌های درون کابین به ما این امکان را می‌دهد که بدانیم در کابین خلبان چه کسی بوده است. تنها در این صورت است که می‌توانیم از این رویداد درس بگیریم و هوانوردی را در آینده ایمن‌تر کنیم. لاشه هواپیما احتمالا حداقل ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ متر زیر آب و در محیطی عمیق، تاریک و بسیار سرد است که حتی با گذشت ۱۰ سال، مکانی ایده‌آل برای حفظ شواهد است.»

source

توسط mohtavaclick.ir