تولید محتوا
گفته میشد پلتفرم شهرزاد قرار است در حوزهی خدمات شهری بهصورت آنلاین فعال شود و سرویس ارائه کند. بیلبوردهای شهر هم شهرزاد را سامانهای برای خدمات حملونقل شهری، خدماتی در حوزهی نوماند و… معرفی میکرد.
برای تشویق و ترغیب مردم به استفاده از اپلیکیشن شهرزاد، برای خرید مجازی بلیت الکترونیک ناوگان حملونقل عمومی از طریق این پلتفرم، تخفیف ۳۰ درصدی درنظر گرفته شد. حتی میلاد منشیپور، مدیرعامل پیشین تپسی، از اجباری از سوی شهرداری برای ثبتنام سرویس اینترنتی مدارس در اپلیکیشن شهرزاد خبر داد.
مجموع این اتفاقات نشان داد اپلیکیشن تهران من، یعنی پلتفرمی که با هدف خرید بلیتهای قابل استفاده در حملونقل شهری، خرید مجوز طرح ترافیک، پرداخت عوارض خودرو، پرداخت قبوض و… طراحی و راهاندازی شده بود، قرار است به طور کامل حذف شود و جایش را سوپراپلیکیشنی بگیرد که بنا بر قرارداد منتشرشده در سامانهی شفافیت، بیش از ۱۲ میلیارد تومان برای راهاندازی آن هزینه شده بود.
با توجه به رویهی فاوای شهرداری تهران در ارائهی سامانههای متعدد و عدم تمایل به یکپارچه کردن خدمات روی یک بستر، احتمالاً تصمیم به این که یک اپلیکیشن جدید جایگزین نمونهی قدیمیتر شود، چندان عجیب نبود؛ اما بههرحال این انتقاد مطرح شد که چرا بهجای صرف هزینهی بیشتر برای راهاندازی یک بستر جدید همان پلتفرم پیشین با هزینهی کمتری بهروزرسانی و ارتقا داده نشود؟
این انتقاد البته در جایی جدیتر شد که ارائهی خدمات از طریق پلتفرم شهرزاد هم چندان مورد استقبال قرار نگرفت. پیوست در گزارشی به تجربهی استفادهی شهروندان از خدمات شهرزاد اشاره کرده و از زبان متصدیان مترو توضیح داده است که مسافران استقبال خوبی از شهرزاد نکردهاند و همچنان برای شارژ آنلاین کارت بلیت و این نوع خدمات، دستگاههای خرید بلیت مترو را به اپلیکیشنها و امکاناتی مانند شارژ آنلاین یا استفاده از QR کد ترجیح میدهند.
بهنظر میرسد «شهرزاد» تا امروز با وجود تلاشی که برای جا افتادن آن شده و تبلیغهایی که برای روی آوردن مردم به استفاده از آن انجام شده، نتوانسته استقبال کاربران را جلب کند.
البته نمیتوان عملکرد شهرزاد تا امروز و همچنین میزان استفادهی مردم از آن تا به این لحظه را دلیلی بر ضعف این سوپراپلیکیشن دانست. ممکن است این اپلیکیشن در ادامهی مسیر خود بتواند نظر کاربران را جلب و مردم را به استفاده از خدماتش متمایل کند. بخشی از مقاومت شهروندان در استفاده از این اپلیکیشن به تجربههای پیشین آنها بازمیگردد.
تجربههای ناموفقی مانند همین تهران من یا همهی طرح و برنامههایی که به نام هوشمند کردن شهر تهران معرفی شد اما در نهایت هیچ کدام به نتیجه نرسید، باعث میشود شهروندان برای امر روزمرهای مانند حملونقل در سطح شهر بهجای سروکله زدن با اپلیکیشنها و سامانهها روشهای سنتی را ترجیح بدهند.
همانطور که یک زمانی امکان پرداخت آنلاین کرایه تاکسی با اپلیکیشنهای مختلف موجود در تاکسیها قرار بود راننده و مسافر را از دردسرهای پول نقد داشتن، پس دادن باقیماندهی کرایه و سایر مسائل مربوطبه آن نجات دهد اما این اتفاق رخ نداد، در مورد خرید بلیت مترو و اتوبوس یا شارژ کارت بلیتها هم مردم عطای امکانات آنلاین را به لقایش میبخشند و روشهای سنتی را به آنها ترجیح میدهند.
حالا البته با معرفی سوپراپلیکیشن شهروندی شهرزاد شاید بتوان امید داشت که تجربههای ناموفق قدیمی کنار گذاشته شود و شهروندان نه به یک شهر تماماً هوشمند اما دستکم به امکانات ابتدایی آنلاین، بهسادگی شارژ آنلاین کارت بلیت، دست پیدا کنند.
source