در دنیای پویای امروز، مدیریت استراتژیک کسب و کار مانند قطب نما سازمان ‌ها را در مسیر اهداف بلند مدت و حفظ مزیت رقابتی هدایت می‌ کند. این فرآیند جامع، با ترسیم چشم‌ اندازی روشن از آینده، مسیر حرکت را مشخص می ‌سازد و با تحلیل دقیق محیط داخلی و خارجی، فرصت ‌ها و تهدید ها را آشکار می ‌کند. مدیریت استراتژیک، با اتکا به ابزار های تحلیلی قدرتمند، نقاط قوت و ضعف سازمان را به وضوح نمایان می ‌سازد و زمینه ‌ای را برای تدوین استراتژی‌ های کارآمد و متناسب با شرایط فراهم می ‌کند. ما در این مقاله درمورد مدیریت استراتژیک کسب و کار بیشتر توضیح خواهیم داد.

مدیریت استراتژیک کسب و کار چیست؟

مدیریت استراتژیک کسب و کار

مدیریت استراتژیک کسب و کار، فرایندی کلیدی برای تمام سازمان ‌ها است، اعم از شرکت‌ های تجاری، دانشگاه‌ ها، سازمان ‌های غیر انتفاعی و موارد دیگر. این فرآیند به سازمان‌ ها کمک می ‌کند تا با مدیریت بهینه منابع خود، به اهداف و چشم ‌انداز های بلند مدت دست یابند.

مدیریت استراتژیک شامل مجموعه‌ای از اقدامات کلیدی است:

  • تعیین اهداف: اولین گام، مشخص کردن اهداف نهایی سازمان است. این اهداف باید واضح، قابل ‌اندازه‌ گیری و دستیافتنی باشند.
  • تحلیل محیط رقابتی: شناخت دقیق رقبا، نقاط قوت و ضعف آن ‌ها، روند های بازار و تغییرات محیطی، برای اتخاذ استراتژی ‌های موفق ضروری است.
  • تحلیل داخلی سازمان: سازمان باید نقاط قوت و ضعف خود را در بخش ‌های مختلف مانند منابع انسانی، مالی، فناوری و عملیات مورد بررسی قرار دهد.
  • ارزیابی استراتژی‌ ها: با درنظر گرفتن یافته ‌های تحلیل محیطی و داخلی، گزینه‌ های مختلفی برای رسیدن به اهداف بررسی و بهترین استراتژی انتخاب می ‌شود.
  • اجرای استراتژی: پیاده‌ سازی استراتژی در سراسر سازمان، نیازمند برنامه ‌ریزی دقیق، تخصیص منابع، تعهد مدیریت و مشارکت تمامی کارکنان است.

داشتن سبک مدیریت استراتژیک کسب و کار برای تمامی سازمان ها ضروری است. سازمان ‌های انعطاف‌ پذیر که توانایی تطبیق با تغییرات محیطی را دارند، می ‌توانند راحت‌ تر استراتژی‌های خود را به روز رسانی کنند. در مقابل، سازمان ‌های خشک و انعطاف‌ ناپذیر در دنیای پویای امروز با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.

مدیران استراتژیک، نقش محوری در این فرآیند ایفا می‌کنند. آن ها با هدایت و رهبری، برنامه‌ های مدیریت استراتژیک را پیش می‌ برند و سازمان را در مسیر دستیابی به اهداف کلیدی هدایت می‌ کنند.

درک ماهیت مدیریت استراتژیک: رویکرد های متفاوت و عوامل موثر

مدیریت استراتژیک کسب و کار

مدیریت استراتژیک دارای مکاتب فکری گوناگونی است. رویکرد تجویزی، بر چگونگی تدوین استراتژی‌ ها تمرکز دارد، در حالی که رویکرد توصیفی، بر نحوه اجرای آن ‌ها در عمل تاکید می‌کند. این مکاتب در مورد ماهیت شکل‌ گیری استراتژی ‌ها اختلاف نظر دارند. برخی بر لزوم فرآیندی تحلیلی با در نظر گرفتن تمام تهدید ها و فرصت ‌ها تاکید می‌ کنند، در حالی که عده ‌ای دیگر، استراتژی را بیشتر به مثابه اصول راهبردی کلی برای اجرا می ‌دانند.

فرهنگ سازمانی، مهارت‌ ها و صلاحیت ‌های کارکنان و ساختار سازمانی، همگی از عوامل مهمی هستند که بر نحوه دستیابی سازمان به اهداف تعیین‌ شده ‌اش تاثیرگذارند. سازمان ‌های غیر قابل انعطاف در محیط کسب و کار پویای امروز، با دشواری ‌های جدی مواجه خواهند شد. ایجاد شکاف میان مدیریت استراتژیک کسب و کار و اجرای آن‌ ها، ارزیابی کارآمدی دستیابی به اهداف را برای مدیران با مشکل روبرو می‌ کند.

در حالی که مسئولیت نهایی استراتژی یک سازمان بر عهده‌ی مدیریت ارشد آن است، اما ایده‌ ها و اقدامات مدیران و کارکنان پایین ‌رتبه نیز اغلب جرقه‌ اولیه‌ تدوین استراتژی ‌ها را می ‌زند. یک سازمان ممکن است به جای تکیه صرف بر مدیر عامل (CEO)، چندین کارمند را به طور خاص برای بخش استراتژی اختصاص دهد.

به همین دلیل، رهبران سازمان ‌ها بر یادگیری از استراتژی ‌های گذشته و بررسی محیط کلان کسب و کار تمرکز می‌ کنند. سپس از این دانش جمعی برای توسعه استراتژی‌ های آتی و هدایت رفتار کارکنان به منظور اطمینان از پیشرفت کل سازمان استفاده می ‌شود. به همین دلایل، مدیریت استراتژیک کسب و کار به طور موثر نیازمند نگاهی هم به درون سازمان و هم به محیط بیرون از آن است.

مدیریت استراتژیک: فرایندی چهار مرحله ‌ای برای تحقق اهداف سازمانی

مدیریت استراتژیک کسب و کار

مدیریت استراتژیک فرآیندی است که شامل مدیریت منابع سازمان، تحلیل نیرو های داخلی و خارجی و توسعه استراتژی ‌هایی برای تحقق اهداف و چشم ‌انداز ها می‌ شود. این فرآیند شامل چهار مرحله کلیدی است که به سازمان‌ ها در اجرای استراتژی ‌هایشان کمک می‌ کند.

  •  تعیین اهداف روشن و واقع‌ بینانه: در اولین گام مدیریت استراتژیک کسب و کار، سازمان باید اهداف روشن و قابل دسترس خود را مشخص کند. این اهداف باید پاسخگوی سوال «این سازمان می‌ خواهد به چه چیزی دست یابد؟» و «چرا؟» باشد. پس از تعیین اهداف، سازمان می ‌تواند اقدام به شناسایی «مراحل دستیابی» یا همان «اهداف عملیاتی» کند. در این مرحله، سازمان می ‌تواند چشم ‌انداز، اهداف بلند مدت و کوتاه‌ مدت خود را به طور شفاف تعریف کند.
  • تحلیل محیط داخلی و خارجی: سازمان ‌ها باید توانایی بررسی، درک و کد گذاری نیرو های داخلی و خارجی تأثیرگذار بر کسب و کار و اهداف خود را داشته باشند. همچنین لازم است برای حفظ رقابت ‌پذیری، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند. ابزار های تحلیلی در این مرحله بسیار کاربردی هستند.
  •  تدوین استراتژی: در گام بعدی مدیریت استراتژیک کسب و کار سازمان باید بر اساس نتایج حاصل از تحلیل، استراتژی خود را تدوین کند. استراتژی، نقشه راهی است که چگونگی دستیابی به اهداف و چگونگی رسیدن به آن ‌ها را مشخص می ‌سازد. در این مرحله، سازمان باید نیروی انسانی، فناوری و سایر منابع مورد نیاز خود را شناسایی کند؛ چگونگی تخصیص این منابع برای انجام وظایف را مشخص نماید و معیار های سنجش عملکرد برای ارزیابی موفقیت را تعیین کند. جلب رضایت ذینفعان و رهبران کسب و کار نیز در این مرحله بسیار مهم است.
  • اجرای استراتژی: پس از تعریف استراتژی‌ ها، زمان اجرای آن‌ها فرا می ‌رسد. استراتژی از مرحله برنامه‌ریزی به مرحله‌ی عملیاتی منتقل می ‌شود. در این مرحله، منابع تخصیص‌ یافته بر اساس نقش‌ ها و مسئولیت ‌هایشان به کار گرفته می‌شوند.

جمع بندی

مدیریت استراتژیک کسب و کار، فرآیندی هدفمند برای هدایت شرکت یا یک سازمان به سمت موفقیت است. راه های استراتژیک برای مدیریت سازمان و یا یک شرکت تنها محدود به شرکت های تجاری نیست. بلکه هر سازمانی از جمله سازمان های غیر انتفاعی نیز نیاز به مدیریت استراتژیک دارند. ما در این مقاله درمورد این که مدیریت استراتژیک کسب و کار چیست و چه اهمیتی دارد، توضیح دادیم.

source

توسط mohtavaclick.ir