راه آرمان»؛ شهید مهدی علوی حاج قاسم را خیلی دوست داشت، شهادتش او را به هم ریخته بود، بعد از آن هم پیرو مکتب شهید سلیمانی و سیره شهدا شد.
مهدی شهادت را آرزو میکرد، همیشه آن را به زبان میآورد و عمیقاً طلب میکرد، آخر هم به هدفش رسید.
مهدی خیلی فداکار بود، زمان و مکان برایش اهمیت نداشت، وظیفه قانونیاش این بود که تا ساعت ۱۴ محل کارش بماند، اما خیلی اوقات تا ۹ شب میماند و خدمت میکرد.
مسائل امنیتی و کار در این حوزه برای مهدی خیلی مهم و مقدس بود، همیشه میگفت: اگر دغدغه امنیتی وجود نداشته باشد، مسائل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حل میشوند، لذا خودش را وقف این کار کرده بود و هر کاری که از دستش بر میآمد با دل و جان انجام می داد.
کارش فقط نیروی انتظامی نبود، در کارهای کامپیوتری هم مهارت زیادی داشت.
چه لباس سبز خدمت تنش بود چه نبود. برایش فرقی نمیکرد. در هر صورت، اولویت اولش امنیت و آرامش و راهانداختن کار مردم بود.
کافی بود دوست و آشنا، یا در و همسایه، از او کمکی بخواهند. تا سیستم کامپیوترشان درست نمیشد دست برنمیداشت. حالا هر چقدر از اون زمان ببرد و توان.
خستگی برایش مهم نبود، مهم کار مردم بود که راه میافتاد.
نویسنده: زهره نمازیان «به نقل از خانواده شهید مهدی علوی»
انتهای خبر/ن https://armanekerman.ir/vdcivwazut1a5p2.cbct.html
armanekerman.ir/vdcivwazut1a5p2.cbct.html