نگاهی به تحولات سوریه نشان میدهد اردوغان به علت تسلط برگروههای مخالف دولت وقت سوریه توانست شرایط را به سمت حاکمیت این گروهها بر دمشق تغییر دهد تا در تحولات سوریه دست برتر داشته باشد.
ترکیه جاهطلبیهای خود را دنبال میکند. اردوغان از 1395 که گفتوگوهای آستانه به نتیجه رسید اهدافی را در نظر داشت که این اهداف محقق شده است. البته هر لحظه ممکن است حوادثی در منطقه رخ دهد که شرایط در منطقه در مسیر کنونی پیش نرود اما اینکه در آینده ساختار قدرت در سوریه چگونه شود، مبهم است. اردوغان به دنبال آن است که بر شمال سوریه مسلط شود. دقیقا مانند تسلطی که روسیه بر استانهای شرقی اوکراین پیدا کرده است. اردوغان به دنبال تسلط بر شمال سوریه است تا کردهای ترکیه با کردهای سوریه در ارتباط نباشند و کردهای کوبانی را تحت فشار قرار دهد کما اینکه به بخشهایی هم مسلط شده و آنها را از پشت رودخانه فرات عقب رانده است. لذا اردوغان در درجه اول به دنبال آن است که به کل سوریه مسلط شود و در غیر این صورت حاشیهای امن را برای مرزهای جنوبی خود فراهم کند تا بتواند از بخش کردنشین سوریه برداشتهای نفتی خود را ادامه دهد. اردوغان حتی بخشی از نفت مورد نیاز اسرائیل را هم از طریق همین چاههای نفت در سوریه تامین میکرد. سوی دیگر ماجرا در سوریه است و محمد الشرع ظاهرا درصدد است جلوههای جدیدی را از خود نشان دهد و تحت عنوان یک سیاستمدار خود را رهبر سوریه نشان دهد کما اینکه در ملاقاتی که با هاکان فیدان داشت با کراوات ظاهر شد. هر چند خبری منتشر شده که سندیت آن معلوم نیست و الشرع را فارغالتحصیل فقه اسلامی از دانشگاه تلآویو و او را وابسته به اسرائیل میدانند. لذا سکوت او در قبال تجاوزات اسرائیل به خاک سوریه و حملاتی که تلآویو به سوریه انجام داده با این خبر قابل توجه است. همین محمد الشرع که دارای تفکرات اخوانی است در نظر دارد شرایط حاکم بر جهان و منطقه را بپذیرد تا بتواند آنگونه که میخواهد سوریه را اداره کند. درنتیجه میتوان گفت الشرع تنها در ظاهر دنبال اجرای تفکرات اخوانی است چرا که او این روزها امیال سیاسی خود را دنبال میکند تا جایگاهی در نظام بینالملل برای خود ایجاد نماید.
*سیدجلال ساداتیان
سفیر سابق ایران در لندن
source