گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو به نقل از رای الیوم: کسانی که معتقدند ضعف نظامی و اقتصادی ایران و کاهش نفوذ آن در منطقه فرصتی تاریخی برای رهایی ملت‌های عرب از قدرت ایران، و برای صعود ترکیه به عنوان یک قدرت منطقه‌ای از سوی دیگر است، در حقیقت از واقعیت‌ها غافلند. در عین حال، هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند تعارض منافع و نفوذ میان ترکیه و ایران در منطقه را انکار کند، و هیچ‌کسی که تاریخ را دنبال کرده باشد، نمی‌تواند وجود تضادهای جغرافیایی و تاریخی میان امپراطوری‌های شرق و غرب را نادیده بگیرد. پیش از این، امپراطوری پارسی که بر شرق دنیا تسلط داشت، به رهبری داریوش، با امپراطوری غربی یونانی‌ها به رهبری اسکندر مقدونی درگیر شده بود.

رقابت‌های تاریخی و جغرافیایی میان شرق و غرب

در طول تاریخ، همواره رقابتی میان مناطق نفوذ از آسیای مرکزی تا اروپا در غرب و قدرت‌های شرق که نفوذشان به مرزهای هند و چین می‌رسید، برقرار بوده است. در برخی دوره‌ها، امپراطوری‌های شرق غالب بودند و در دوره‌های دیگر، امپراطوری‌های غربی. تا اینکه امپراطوری روم و امپراطوری پارس در مناطق عربی به توافق‌هایی رسیدند و نفوذ خود را تقسیم کردند. سرزمین عراق تحت فرمان ملوک المناذره به امپراطوری پارس تعلق گرفت، در حالی که اهل شام تحت فرمان غساسنه‌ها به امپراطوری روم تعلق داشتند، تا اینکه اسلام ظهور کرد و شکل جدیدی از رقابت میان امپراطوری‌ها به وجود آمد. در این دوران، هر دو امپراطوری پارس و روم وارد دایره اسلام شدند و فرهنگ‌ها ترکیب شدند، و اولویت‌ها و اهداف تغییر یافت. رقابت‌های قومی و نژادی به شکل‌های جدیدی بروز کرد که تفاوت‌های زیادی با آنچه پیش از ظهور اسلام در دنیای آن روز وجود داشت، داشت.

با این حال، رقابت برای دستیابی به منافع میان ملت‌ها و قومیت‌ها قطع نشده و نخواهد شد، به ویژه تا زمانی که انسان‌ها بر این زمین زندگی می‌کنند. این حقیقت در تنازعات و ائتلافات امروز به وضوح دیده می‌شود. هر کشور در تلاش است تا منافع استراتژیک خود را تأمین کند که گاهی با منافع کشور دیگر تضاد پیدا می‌کند. اما ویژگی دوره فعلی تاریخ، صعود امپراطوری عظیم آمریکا است که با نفوذ شدید خود، منافع و منافع متحدانش با امپراطوری‌های دوران گذشته در تضاد است. به همین دلیل، امپراطوری آمریکا هرگز آرام نمی‌گیرد و فقط در صورتی که بتواند در میان ملت‌های منطقه اختلافات و جنگ‌ها را دامن بزند، از فرصت برای ادامه سلطه‌گری خود بهره می‌برد. هدف این است که آمریکا بتواند مدت بیشتری به سلطه خود ادامه دهد و هیچ قدرت منطقه‌ای در خاورمیانه نتواند به رقابت جدی با نفوذ آمریکا برخیزد.

تضعیف توانمندی‌های ایران؛ تهدیدی برای امنیت

بحث‌های قبلی هدفش یادآوری منافع ملت‌های منطقه است که با منافع آمریکا در تضاد قرار دارند و به نفع رژیم اسرائیل، متحد استراتژیک آمریکا، می‌باشند. آمریکا در تلاش است تا توانایی‌های ایران را تخریب کرده و این کشور را به عنوان یک قدرت استراتژیک در منطقه تضعیف کند، به ویژه از طریق نابود کردن توانمندی‌های هسته‌ای ایران. اما این تخریب نه تنها به نفع ترکیه  نخواهد بود، بلکه به منافع ملت‌های عرب نیز خدمت نمی‌کند، به ویژه زمانی که یک امپراطوری استعمارگر بزرگ مانند امپراطوری آمریکا، با همکاری رژیم اسرائیل، منطقه را تحت سلطه خود قرار داده و در تلاش است تا منابع آن را به چنگ آورد. در این راستا، حفظ قدرت و توانمندی‌های استراتژیک ایران، به نفع ترکیه است و موقعیت آن را در ائتلاف‌های موجود تقویت می‌کند، از جمله در ناتو. قدرت ایران ترکیه را به یک بازیگر استراتژیک در منطقه تبدیل می‌کند که آمریکا به دنبال جلب رضایت آن است و قدرت ایران همچنین سپری حفاظتی برای ترکیه از توطئه‌ها به شمار می‌آید. قطعاً، هر شکست موقتی برای ایران، یک شکست استراتژیک برای ترکیه خواهد بود.به ویژه اینکه ترکیه هنوز از فشارهای غربی رهایی نیافته است، به عنوان مثال، اتحادیه اروپا درخواست ترکیه برای پیوستن به آن را رد کرده، با وجود اینکه ترکیه تمامی خواسته‌های اتحادیه را پذیرفته بود. همچنین، حمایت آمریکا از حزب کارگران کردستان به عنوان یک تهدید جدی برای ترکیه محسوب می‌شود، که به وضوح در دعوت رژیم اسرائیل برای حمایت از اقلیت‌ها در سوریه مشهود است، و این امر تبعات منفی برای مردم ترکیه خواهد داشت.

اگر هدف اول رژیم اسرائیل در جنگ برای تسلط بر خاورمیانه جدید نابود کردن توانمندی‌های ایران باشد، هدف بعدی نابود کردن ترکیه است. این امر برای ملت ترکیه یا رهبری آن پنهان نیست، و رئیس‌جمهور ترکیه، اردوغان، نیز این خطرات را هشدار داده است. بسیاری از ژنرال‌های ارتش رژیم اسرائیل نیز علناً در این باره صحبت کرده‌اند.

امنیت ایران، امنیت ترکیه است و آینده ترکیه در منطقه به قدرت ایران بستگی دارد که مانع از گسترش تهدید رژیم اسرائیل می‌شود، که قصد دارد مرزهای توراتیش را از ترکیه تا ایران گسترش دهد و تمامی کشورهای منطقه عربی را ضمیمه کند. این طرح توسعه‌طلبانه رژیم اسرائیل است که به صورت علنی توسط رهبران اسرائیلی بیان شده و همواره تبلیغ می‌شود. سخنان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اسرائیل، در خصوص خاورمیانه جدید نه تنها نشانه‌ای از گسترش نفوذ امپراطوری یهودی است، بلکه نشان می‌دهد که این نفوذ تنها با تخریب و از بین بردن بسیاری از کشورهای موجود و یا از بین بردن قدرت های رقیب تحقق خواهد یافت.

قدرت ایران، قدرتی برای منطقه عربی و ترکیه نیز هست و تضمینی برای امنیت آن‌ها در برابر توطئه‌های صهیونیستی به شمار می‌آید. از این رو، تضعیف توانمندی‌های نظامی و هسته‌ای ایران نه تنها به نفع ترکیه اسلامی نخواهد بود، بلکه به ضرر ملت‌های عرب نیز خواهد بود. این نکته باید مورد توجه قرار گیرد و باید با حکمت و آگاهی از تاریخ و تحولات جغرافیایی، اقدامات درستی انجام شود.