به گزارش گروه فرهنگ و شهادت پایگاه خبری تحلیلی «راه آرمان»؛ شهید «حمیدرضا خیامی» چهاردهم آذر ۱۳۴۳، در شهرستان كرمان چشم به جهان گشود.

وی تا پايان مقطع راهنمايی درس خواند، به عنوان بسيجی در جبهه ‌حضور يافت، بيست و يكم بهمن ۱۳۶۴، در اروندكنار بر اثر اصابت ‌تركش ‌به ‌شهادت رسيد، مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است، برادرش محمدجواد نيز به شهادت رسيده است.

مروری بر وصیت‌نامه شهید «حمیدرضا خیامی»؛

به‌ نام او که بر ما منت گذاشت که ما را در چنین موقعیت از زمان قرار داد که بتوانیم در کشور اسلامی ایران و در تنها نقطه‌ای که اسلام و ارزش‌های واقعی اسلام است باشیم و سپاس آن خدایی را که عنایت فرمود؛ و مرا توفیق اسلام و پیروی از بنده و فرستاده‌اش یعنی خاتم‌الانبیاء حضرت محمدابن‌عبدالله (ص) را داد و شکر خدایی را که لطف کرد و توفیق شیعه بودن و دوستداری جانشین پیامبرش حضرت علی‌ابن ابی‌طالب و ۱۱ فرزند معصومش که یکی پس از دیگری جانشین برحق آن حضرتند را عطا کرد.

به‌ نام خداوند قهاری که بهشت و جهنم و قیامت را برای رسیدگی به اعمال بندگانش آفرید (و من نیز به این‌ها همه از جان و دل شهادت می‌دهم) هر چه که از عمرمان می‌گذرد از این دنیای فانی دور و به آخرت و مرگ نزدیک‌تر می‌شویم.

مانند مسافتی که از مبداء به طرف مقصد که هر یک گام بر می‌داریم از مبداء دور و به مقصد نزدیک‌تر می‌شویم و روزی خواهد رسید که این گام‌ها به پایان می‌رسد و انسان باید به آن دیار جاودان بشتابد. 

حال که مرگ تمام انسان‌ها را در کام خود می‌گیرد و روزی هم به سراغ ما می‌آید، پس چرا ما نیاییم و به این مرگ خود هدف و ارزش ندهیم؟ و چرا خود به استقبال مرگ نرویم، مرگ در راه خدا که با ارزش‌ترین مرگ (شهادت) است، مرگی که انبیاء و امامان و صالحان خواستار آن بودند.

مرگی که معبود و معشوق‌مان آن را دوست دارد و به کسانی که دوست‌شان دارد، عطا می‌کند. بار دیگر تاریخ تکرار شد و اسلام و دستورات آن زنده گشت، اسلامی که به جز اسم چیزی از آن باقی نمانده بود و می‌رفت که آن هم از یاد برود. 

اما امام آمد، آمد حیاتی تازه به اسلام بخشید و دست تجاوزگران و ابرقدرت‌های کافر را از سر اسلام و مسلمین و مملکت ایران کوتاه کرد و هم اکنون پایگاه اسلام ایران است و از اینجاست که اسلام واقعی به تمام دنیا صادر می‌شود و این برای دشمنان اسلام خطر است و این دشمنان قسم خورده اسلام با تمام توان و نیروی خود دست به دست هم داده‌اند تا این انقلاب نوخواسته و این اسلام تازه جان گرفته را نابود کنند.

و به همین علت از راه‌های مختلف وارد شدند که یکی از آن‌ها تحمیل این جنگ بر ما بود که بتوانند و به هدف شوم خود برسند که اگر لطف خدا و رهنمودهای پیامبرگونه امام (ره) و خون شهیدان عزیز نبود آن زالوصفتان به خواسته خود می‌رسیدند. 

الان نیز اسلام و مسلمانان و مستضعفان نیاز به جوانان و سلحشورانی دارد که از آن دفاع کنند و مردم مسلمان و مستضعف جهان چشم به دستان قدرتمند سلحشوران ما مسلمان‌ها دوخته‌اند که به فریاد آن‌ها برسیم و آن‌ها را از ستم ابرقدرت‌ها نجات دهیم. 

(ان‌شاءالله) این حقیر بنا به وظیفه‌ای که اسلام بر دوشم نهاده است و برای لبیک گفتن به ندای هل من ناصر حسین زمان خمینی بت‌شکن به سوی جبهه‌های حق علیه باطل شتافتم که بتوانم تا آنجا که در توان دارم در راه اسلام و مسلمانان و رضای خدا کوشش کنم و این جان ناقابلم را در راه خدا پای درخت اسلام بریزم که اسلام از همان صدر با خون زنده مانده خون‌های امامان و رادمردانی چون حسین‌ابن‌علی (ع).

و امیدوارم که این جان بی‌ارزشم مورد قبول الهی قرار بگیرد و خداوند فیض شهادت در راهش را به رحمت واسعه‌اش نصیبم بگرداند (آمین).

البته این حقیر که به اعمالم نگاه می‌کنم سعادت شهادت را در خود که نمی‌بینم هیچ، بلکه خود را مستوجب عذاب می‌بینم، عذابی که بر اثر گناهانی که در برابر معبودم کرده‌ام ولی رحمت و کرم و فضل خداوند آنقدر زیاد و بی‌حساب است که من گنه‌کار نیز به آن چشم طمع دوخته‌ام.

خدایا می‌دانی خطاهایی که از من سر زده برای آن نبوده که تو کم اهمیت در نظر من بوده‌ای، بلکه علت آن فقط زیادی رحمت و ستاریت تو بوده که مرا به بی‌باکی و زیاده‌روی در گناهان انداخت. خدایا می‌دانی با همه این گناهان باز امیدم به توست و به یگانگیت اقرار دارم.

در اینجا از امت مسلمان می‌خواهم که از امام پیروی کامل کنند که پیروی از امام پیروی از اسلام است و برای طول عمر عزیزش دعا کنید. از جوانان می‌خواهم که به سوی جهاد بیایند و از این سعادت بزرگ بی‌نصیب نمانند که فردا دیر است.

از پدر و مادر عزیزتر از جانم که به پای من زحمت بسیار کشیده‌اند سپاسگزارم و اگر نتوانستم زحمات شما را جبران کنم امیدوارم که خداوند به شما اجر و پاداشش را بدهد (حلالم کنید).

پدر و مادر عزیزم می‌دانم از رفتن و نبودن من ناراحت نیستید چون که به سعادت رسیدم و تنها آرزوی هر پدر و مادری به سعادت رسیدن فرزندشان است و همچنین از برادران و خواهران و اقوام و تمام دوستان و همسایگان و کسانی که مرا می‌شناخته‌اند و با من برخورد کرده‌اند می‌خواهم که مرا عفو کنند و از همه آن‌ها حلالیت می‌طلبم. 

منبع: نوید شاهد

انتهای خبر/ طهماسبی

  https://armanekerman.ir/vdccmeqs02bq018.ala2.html


source

توسط mohtavaclick.ir