بازی نشانه‌های ایران و آمریکا

 رئیس‌جمهور آمریکا کمتر از دو هفته پس از بازگشت به کاخ سفید، فشار حداکثری علیه ایران را در قالب یک بخشنامه کلید زد. اینکه هدف بازگشت دوباره فشار حداکثری چیست و چه چشم‌اندازی را پیش روی ایران و آمریکا قرار خواهد داد، با ابهام مواجه است. با این حال دونالد ترامپ در اظهارات خود کلیدواژه عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و در توییتی مساله توافق هسته‌ای قابل راستی‌آزمایی را محور قرار داد که تفسیر آن بازگذاشتن مسیر توافق جدید با ایران در قالب دیپلماسی قهری یا توام با فشار و اجبار است. مقامات جمهوری اسلامی ایران در واکنش‌های هماهنگ به این اظهارات تاکید و تصریح کردند که تهران به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست و فتوای مقام معظم رهبری تکلیف را برای همه روشن کرده است. روز گذشته، بازارهای داخلی به فرمان ترامپ درباره ایران واکنش هیجانی نشان ندادند. در این روز شاخص بورس تغییری نکرد و در سطح ۲ میلیون و ۸۰۴هزار واحد باقی ماند. نرخ دلار نیز افزایش هزار تومانی را تجربه کرد، اما در میانه کانال ۸۵ هزار تومان متوقف شد. برخی معتقدند که احتمال آغاز مذاکرات ممکن است باعث تغییر جهت بازارها شود.
بازی نشانه‌های ایران و آمریکا

رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه آمریکا کمتر از دو هفته پس از بازگشت به کاخ سفید، پروژه فشار حداکثری را علیه ایران کلید زد. اینکه معنای بازگشت فشار حداکثری چیست، چه هدفی دارد و چه چشم اندازی را پیش روی ایران و آمریکا قرار خواهد داد، با ابهام و اماواگر مواجه است. با‌این‌حال ترامپ در اظهارات خود روی کلیدواژه عدم دستیابی به سلاح هسته‌ای تاکید کرد و در توییتی دیگر مساله توافق هسته‌ای قابل‌راستی‌آزمایی را محور قرار داد که تفسیر آن می‌تواند به معنای بازگذاشتن مسیر توافق جدید با ایران باشد. با‌این‌حال ۴ نکته حائز اهمیت است:

اول؛ بازگرداندن فشار حداکثری نه در قالب یک فرمان اجرایی، بلکه در چارچوب یک بخش‌نامه یا فکت‌شیت یا آنچه برخی رسانه‌ها از آن با عنوان یادداشت ریاست‌جمهوری یاد کردند، صورت می‌گیرد.تفاوت یادداشت و فرمان را می‌توان تفاوت بین توصیه و اقدام دانست. یادداشت‌های ریاست‌جمهوری بسیار شبیه فرمان‌های اجرایی هستند با این تفاوت که در فدرال ریجستر چاپ نمی‌شوند و علاوه بر آن در متن آنها به اختیارات ریاست‌جمهوری اشاره نمی‌شود. از لحاظ حقوقی، یادداشت‌های ریاست‌جمهوری رسمیت کمتری دارند و از لحاظ وزن قانونی، ضعیف‌تر از فرامین اجرایی هستند. کارشناسان می‌گویند که رئیس‌جمهور معمولا یادداشت‌های ریاست‌جمهوری را برای اعمال مدیریت‌های داخلی درون قوه مجریه صادر می‌کند.

دوم؛ اگرچه این یادداشت با هدف جلوگیری از آنچه همه راه‌های دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای خوانده می‌شود، در دستورکار قرار می‌گیرد، اما هدف اصلی آن ترکیب فشار با دیپلماسی برای دستیابی به یک توافق جدید است. به عبارت بهتر باید گفت فشار حداکثری ترامپ بخشی از راهبرد مذاکره (ترکیب دیپلماسی و فشار) یا همان دیپلماسی قهری است که هدف اصلی آن نه جنگ، بلکه فراهم کردن زمینه‌های یک توافق جدید است.

سوم؛ از مدت‌ها قبل مشخص بود با بازگشت ترامپ، پروژه فشار حداکثری هم باز خواهدگشت، بنابراین ایران از مدت‌ها قبل در سطوح مختلف خود را برای مواجه شدن با این مساله آماده کرده است. بازارها هم این را در محاسبات خود لحاظ کرده‌اند.

چهارم؛ بازگشت فشار حداکثری بیش از آنکه در واقعیت دربردارنده تحریم‌های جدید باشد که باید گفت مگر تحریمی باقی مانده که اعمال نشده باشد، در بعد روانی بنا دارد فشارها را تشدید کند و فروش نفت ایران را هدف قرار دهد.

پیش‌تر دیوید سنگر، روزنامه‌نگار و تحلیلگر آمریکایی، در مطلبی برای نیویورک‌تایمز به بررسی این موضوع پرداخته و آن را دیپلماسی قهری یا دیپلماسی اجبار نام‌گذاری کرد. در این گزارش که ۵دی‌ماه با عنوان «دیپلماسی قهر و اجبار» در روزنامه «دنیای اقتصاد» منتشر شد، به شمایل معامله جدید رئیس‌جمهور منتخب آمریکا اشاره شد. در این گزارش آمده است: ترامپ در حالی با مساله ایران مواجه خواهد شد که این کشور وضعیت متفاوتی در منطقه نسبت به دوران نخست ریاست‌جمهوری ترامپ دارد و برنامه‌ هسته‌‌ای‌اش نیز با تحولات جدیدی همراه شده است. این واقعیت جدید باعث برانگیختن یک بحث داخلی درخصوص نحوه برخورد دولت او با تهران شده است: گشاده‌رویی برای مذاکرات یا حمله به برنامه غنی‌سازی هسته‌ای آن؛ آشکار یا پنهان، یا شاید توسط اسرائیل یا همان‌طور که بسیاری مطرح می‌کنند، یک دور از «دیپلماسی قهری» که تهران را در انتخاب بین دو وضعیت نگه می‌دارد: یا کاهش توان هسته‌ای خود از طریق مذاکره یا به عقب راندن آن با قهر و اجبار.

نیویورک تایمز می‌نویسد: این احتمال وجود دارد که ترامپ در همان آغازین روزهای شروع کارش، توانایی نیروی نظامی برای حمله به تاسیسات هسته‌ای را نمایش دهد و سپس وارد مذاکره شود. این رویکردی است که ادلمن و دیگران آن را «دیپلماسی قهری» می‌نامند. اما دستیابی به توافقی فراتر از توافق دوران اوباما که ترامپ آن را بی‌فایده خوانده و رد کرده، دشوار خواهد بود.

نویسنده در این مقاله مدعی شده که هر توافق جدیدی تقریبا به طور قطع باید ایران را ملزم کند که تمام اورانیوم غنی‌شده و تمام آن سانتریفیوژها را تحویل دهد و به بازرسان بین‌المللی اجازه دهد به هر تاسیساتی که در آن تجهیزات جدید تولید می‌شود، وارد شوند. این سطحی از برچیده شدن و شفافیت است که مقامات اوباما در طی چندین سال مذاکرات نتوانستند به آن دست یابند.

همان‌طور که والتز اشاره کرد، پیشینه ترامپ نشان می‌دهد که او با تشدید تحریم‌های اقتصادی شروع خواهد کرد، اگرچه این تحریم‌ها سابقه کارآمدی ضعیفی دارند. یک مقام سازمان سیا می‌گوید کمپین «فشار کامل» باید ایران را بیشتر تحت‌فشار قرار دهد، به‌ویژه با کاهش درآمد نفتی ایران. اما جوهر دیپلماسی قهری یک پیام به ایران است که به هر طریقی، با دیپلماسی یا اجبار، باید از ذخایر سوخت و توانایی‌های هسته‌ای خود کوتاه بیاید. ایران ممکن است مایل به عقب‌نشینی تاکتیکی باشد، اما هرگز حاضر به تعطیلی تمامی تاسیسات خود نبوده و حداقل در‌حال‌حاضر مشخص نیست که ترامپ چقدر برای رسیدن به این هدف حاضر است ریسک کند.

source

توسط mohtavaclick.ir