در یکی از آخرین حوادث سوریه که ایران را به تدابیر امنیتی تحریک کرد، علیرضا کمیلی، کارشناس مسائل غرب آسیا در یک مصاحبه بالای خبری، آمریکا و اسرائیل را به دنبال تلاش برای افزایش ناامنی در سوریه از طریق جنگهای نیابتی دانست.
کمیلی در این مصاحبه اذعان دارد که برخی کشورها، از جمله عربستان سعودی و قبرس، در تسلیح وحق دست کردن در سوریه نقشی فعال داشتهاند.
این خبر به تازگی اعلام شده است و سوالاتی را در ذهن خوانندگان ایجاد میکند. برای مثال، چرا آمریکا و اسرائیل تمایل دارند که سوریه را بیشتر با ناامنی بپوشانند؟ چرا کشورها از عربستان تا قبرس در تسلیح سوریه دخالت کردهاند؟ آیا این حکومت سوریه قابلیت تحمل این افزایش ناامنی را دارد؟
در کنار این سوالات، لازم است که چالشهای تاریخی، فرهنگی و صنعتی را که پس از این تحولات خواهیم داشت را نیز در نظر بگیریم. یکی از چالشهای کلیدی برای درک این اتفاقات، آشنایی با نقش بازیگران منطقهای و جهانی است. تمام این کشورها کدام استراتژی را دنبال میکنند؟ چرا برای تسلیح سوریه به کنار هم آمدهاند؟
چرا کشورها به جای حفظ نظم و امنیت در یک چنین Situation بسیار پیچیده ای جای خود را به جنگ های نیابتی که سیاهی و اضطراب را القا می کنند می گویند.
برای بهبود شرایط و چنین اتفاقاتی ممکن است ضروری باشد که یک شخص، قدرت، کشور یا सरकاری نقش میانجی را در منطقه ای که تمام نظام ها با هم یکی ضروری را دارند بازی کند و یا این که جو مختلفی در نظر گرفته شود تا تراکم جنگ و درگیری ها حداکثر شود و مانند گذشته بر سر یکمنتفع خصیصه ی فرهنگی با کنار همی ،نه در برابر دشمن بلکه باهم رویایی هم آوایی که تبلوری بهتر از توحید دارد.
اين يه سوال در نظر انسان مي گذارد که اگر کسی پیدا شود که توانایی دارد همه کشورها را دور هم جمع کند و در یک کشوری گفتوگو برگزار کند، آیا او را سکوت کرده و يا نادیده گرفتیم، و فقط به فکر طرفگیری با یک یا دو کشور اشنای خود بودیم و اکنون وارد یک منقلب يک یا چند ماکنه شدیم؟.