**نقدینگی و پایه پولی: چالشی برای اقتصاد ایران**

در سال ۱۴۰۰، نرخ رشد نقدینگی در ایران به حدود 43 درصد رسید که این رقم بسیار بالایی است. با این حال، در سال‌های بعد شاهد کاهش این نرخ بودیم. در سال ۱۴۰۳، نرخ رشد نقدینگی به حدود 28 درصد کاهش یافت. این کاهش نشان‌دهنده کنترل پول در اقتصاد است، اما این رقم هنوز بالاتر از استانداردهای اقتصادی مطلوب است. رشد پایه پولی نیز در سال ۱۴۰۰ حدود 45 درصد بود و در سال‌های بعد کاهش یافت و در سال ۱۴۰۳ به حدود 21 درصد رسید. اما در برخی مقاطع شاهد افزایش ناگهانی در رشد پایه پولی بوده‌ایم که نشان از تزریق پول پرقدرت به اقتصاد دارد.

**افزایش پایه پولی و تورم**

افزایش پایه پولی به این معناست که بانک مرکزی پول جدیدی خلق و آن را به اقتصاد تزریق کرده است. در اقتصاد ایران، این پول معمولاً از طریق افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی یا استقراض بانک‌ها از بانک مرکزی ایجاد می‌شود. نتیجه این کار افزایش نقدینگی و در نهایت رشد تورم است. رشد نقدینگی نیز رابطه مستقیمی با افزایش قیمت‌ها دارد. وقتی نقدینگی با سرعتی بالاتر از رشد اقتصادی افزایش می‌یابد، تقاضای کل در اقتصاد افزایش پیدا می‌کند، اما عرضه کالا و خدمات به همان میزان رشد نمی‌کند. در نتیجه، تورم افزایش می‌یابد و قدرت خرید مردم کاهش پیدا می‌کند.

**اهمیت رشد نقدینگی**

کارشناسان معتقدند که وقتی دولت برای جبران کسری بودجه خود دست به چاپ پول و استقراض از بانک مرکزی می‌زند، پایه پولی افزایش می‌یابد و این امر در نهایت موجب افزایش نقدینگی و تورم می‌شود. افزایش نقدینگی و رشد بالای پایه پولی باعث کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی می‌شود که در نهایت منجر به افزایش قیمت کالاهای وارداتی و فشار بیشتر بر معیشت مردم خواهد شد.

**چه باید کرد؟**

دولت باید سیاست‌هایی اتخاذ کند که کسری بودجه را بدون چاپ پول جبران کند. این کار می‌تواند از طریق افزایش درآمدهای مالیاتی یا کاهش هزینه‌های غیرضروری انجام شود. همچنین بانک‌ها باید به جای اتکا به منابع بانک مرکزی، از طریق افزایش بهره‌وری و جذب سپرده‌ها، منابع مالی خود را تأمین کنند. قطعاً استقراض بیش از حد دولت از بانک مرکزی و سیستم بانکی باید کنترل شود، زیرا این روند یکی از عوامل اصلی رشد نقدینگی و پایه پولی است. افزایش تولید داخلی می‌تواند بخشی از آثار منفی افزایش نقدینگی را جبران کند. اگر رشد اقتصادی هم‌راستا با رشد نقدینگی باشد، فشار تورمی کاهش خواهد یافت.

**خطر تورم بالا**

با توجه به داده‌های موجود، اقتصاد ایران همچنان در معرض خطر تورم بالاست. اگرچه نرخ رشد نقدینگی کاهش یافته، اما سطح آن هنوز بالاست و پایه پولی نیز با سرعت زیادی در حال افزایش است. این روند نشان می‌دهد که اگر سیاست‌های اصلاحی به درستی اجرا نشوند، موج جدید گرانی در راه خواهد بود. دولت و بانک مرکزی باید سیاست‌های پولی و مالی خود را با دقت بیشتری مدیریت کنند تا از افزایش فشارهای اقتصادی بر مردم جلوگیری شود.

**گرانی و منفعت ثروتمندان**

از نظر بسیاری از کارشناسان، افزایش قیمت‌ها به زیان لایه‌های میانی و فقیر و به سود ثروتمندان است. با افزایش قیمت‌ها، ثروتمندان از افزایش ثروت خود لذت می‌برند، در حالی که لایه‌های میانی و فقیر دچار مشکلات مالی مضاعف می‌شوند. افزایش تورم همچنین به زیان معیشت مردم و به سود صاحبان ثروت و دارایی‌ها است.

**چرا نظام حمایتی ما کارآمد نیست؟**

یکی از متخصصان اقتصادی معتقد است که نظام حمایتی و یارانه‌ای کشور با نیاز موجود فرسنگ‌ها فاصله دارد. نظام حمایتی ما تنها به ارائه یارانه نقدی محدود شده است، اما این یارانه هیچ انعطافی در برابر رشد تورم ندارد. با توجه به شرایط فعلی که بر بازار ارز حاکم شده، می‌توان پیش‌بینی کرد که نرخ تورم به مراتب بالاتر از نرخ فعلی خواهد شد.

**افزایش دستمزدها**

یکی از عواملی که می‌تواند به بهبود رفاه عمومی منجر شود، افزایش نرخ دستمزدها است. دستمزد در بسیاری از خانواده‌های کشور مهم‌ترین منبع درآمدی افراد است و افزایش نرخ آن به طور مستقیم به افزایش قدرت خرید منجر می‌شود. اما افزایش دستمزدها در شرایط فعلی چالش‌های زیادی دارد. افزایش نرخ ارز فشاری مضاعف به بنگاه‌های تولیدی وارد کرده است و افزایش دستمزدها در این شرایط ممکن است با مشکلات بیشتر تولید کنندگان و تأثیر منفی بر اشتغال و رکود اقتصادی برخوردار باشد.

توسط mohtavaclick.ir