نخستین موردی که باید توجه کنید این است که بخشهای مختلف مدیران و دستگاههای اجرایی، در تلاش هستند تا سکوهای اجتماعی خارجی را برای فعالیت در ایران متقاعد کنند. آنها به سکوهای خارجی در حال مذاکره هستند تا نحوه رفتار آنها در ایران را مشخص کنند. یکی از این مثالها، یعنی رفتار آمریکا با تیک تاک است. در اینجا، آمریکا پس از مذاکره با تیک تاک، این شرکت را تحت فشار گذاشت تا بین دو گزینه طولانی مدت کنار زده شود یا ملزم به فروش سهام خود به یک شخص حقیقی یا حقوقی آمریکایی شود. بهبیان دیگری، قوانین سفت و سختی را وضع کرد که توسط تیک تاک و بایت دنس انجام شده است. مدیرعامل تیک تاک ملیت سنگاپوری دارد و برخی از اعضای هیئت مدیره هم ملیت آمریکایی دارند.
همچنین اروپا قوانین DMA و DSA را وضع کرده است تا سکوهای اجتماعی بزرگ را در دراز مدت تحت سلطه خود قرار دهند. انتظار میرود که ایران نیز بر اساس منافع ملی کشور با سکوهای اجتماعی رفتار کند و به لطف طرح تحول فضای مجازی ایران، انتظار میرود که برای فعالیت در ایران، سکوهای خارجی حتی در خصوص سکوهای آمریکایی با قوانینی مشابه قوانین آمریکایی در ایران فعالیت کنند.
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که تمام این کارها در جهت تایید اصل حکمرانی و حمایت از اصل عملکردن است. غرض آن این است که بین ایران و کشورهای خارجی، بدون وجود اغتشاش و ناهنجاری، بین دولتمردان و دولت متولیِ فضای مجازی ایران سازوکاری اعمال شود و نهایتاً در این رخنه، ایران بتواند ارتباطات خود را با جهان قطع نکرده و به تجزیهوتfoy در اداره آن مزاحمت نکشد.