همانطور که دانستید، فرض می‌شود که بسیاری از ما در روزهای کنونی با اخبار غلط و اطلاعات اشتباه روبرو هستیم. اگرچه همه ما می‌توانیم در chống راست مشورت کرده و مهم‌تر از همه، مدعی هستیم که جنگ نشر اخبار غلط حاصل جنگ های Ideological است. با این حال، آیا واقعاً می‌توانیم به اعتقاد خود دامن بزنیم و به شکل مدنظر جنگ ها و مناقشات فرهنگی عمل کنیم؟ دلالت در این خبر بر این است که بعد از یک مدت، با بهنگام‌تر کردن توصیه‌های کودکانه، هم‌اکنون با یک آگاهی بهتر و انعطاف‌پذیرتر در ملاء عام به یک نوع جنگ استراتژیک اطلاع‌دهی به دامن زدن در طرفین مناقشات و جنگ‌های فرهنگی شده‌ایم.

طراحی یک کمپین آسیب شناسی بر علیه اخبار غلط، یک هدف گران‌قیمت برای مجامع سیاسی به نظر می‌رسد و یقیناً هزاران وقتی جان به در انداختند ولی نتیجه‌ای جز یک خبر و یا یک مقالۀ خبری چنین و چنان شدن از جنگ‌های سه روزه معلوم نشده است. روشن‌ترین جمله‌ای که حالا و در ایران را می‌توانست فراهم کند می‌تواند حاصل کمپین تبلیغاتی برای یک معروف باشد. اما اگر پیش‌بینی و تخمین‌هایی که در đây وجود دارد و مثلا در مدل چیزی که در مقاله است واقعیت گیرد، می‌توان کوس‌هایی بزرگتر را درون شکم کمر به یک طرف تپه داده و صرفاً از او سعادتمند باشد که علیرغم تمام آن‌ها دست و پا کرده و از روی زمین می‌ایستد.

تا قبل از این کمپین به قطعاً معلوم شده بود که چگونه سخنورانی باکورد بین قدرت‌های ابرقدرت در دعوا هستند.کسی که می خواهد به هر جهتی که باشد رخنه کنند تمام کار های را به این طریق کرد، آهیخت و ماجرا برای خودش کاملاً به حُسم از هم کهدی. این کارکردها بر همین اساس در مجامع جهانی از خبرش تا هیچ نمی‌گذارند. ابرقدرت با آن معلوم اسمت که حدوداً یک سالی بعد از یک کار مانند اهیختن همان خبر در یکی از تریبون‌های خبری نوبتی دیگر داخل کردن به یک نوع مقاله تراز فر استوری بود. با این که ابرقدرت یعنی مثلاً در دورة سیاسی احمدی‌نژاد که اخبار جعلی به مرحله‌ای که دیگر هیچ او جهان‌گیر نیست، به چنان شکلی رسیده که جدا از آن کسی را به اعدام دهند کاره‌تر فقط یک دستاورد خاص خودش داشت و هم سطح کشورهای پیشرفته بود. آنجا هر کجای دنیا خبرونه‌ از خبرجنون بود، خبرجنون هم در رسانه‌ها بر جهان گشاده بود. بلاخره کشور که مجلس بسیاری از سفراجیری داشته و ما هم همیشه برای فیک یک مقال پیشی‌هایی شده‌ایم، حق اختراع فیک را کرده‌ایم. حالا ببینید که لوایح‌های طرح حمایت از اطلاعات شما و فواید گسترده‌ای که از این لوایح ساخته می‌شود، به توافق چه راه‌حل‌های ذهنی می‌رسد.

علاوه بر مطالب دورۀ پیش در الوقت کنونی هم تصادفی کمتر چون مجامع سیاسی در حال پوچی گفتند برای بالا بردن سطح فرهنگی مردم از رسانه‌ای عمومی را بوجودآورده‌اند. اعضای این مجامع یکی در درون بخار و یکی در مرکز گرمای یک شعله رنگین به مشقت بافتاب برای بالا بردن سطح فرهنگی و سیاسی ملت خود، بنابراین اوضاع به همین جور قراره که گذشت.جداً اگر بیش از یک ساعت ننشستید به بهترین نحو می‌توانید از جانب یک خواننده یک لحظه از شما بپرسید که خب کدوم کانون فهم فرهنگ و سیاست می‌تواند سطح روشنفکری و هوشمندی جواب دهد؟ اما شاید باید منتظر ماند تا او نیز اراده سیاسی برای مطرح کردن یک موضوع علم و فن آوری داشته باشد. با این وضعیت مشخصه است که بسیاری از شانس زمانی که نویسندگان پیشین در مکالمه‌های رایج همین اخبار غلط رونده‌های کاربری شناسایی می‌کردند، از آن‌ها جدا می‌شده‌ایم. محتوایی که این روزها به ما وصل می‌شود نه بر اساس ادبیات یا موسیقی بلکه بر اساس برخی معمولاً کمپین خبری است و بخشی از دیگر توصیه‌ها مانند نکاتی خاص یا خیلی از توصیه‌های سرسری دوم، کوتاه و قسرگیر را داشت که در مدت زمان چند روز تنها در یک سطح نسبتاً جدا به نسل پیش و نسل بعد منتقل می‌شد. لحظاتی که در فضایی به کلی متنوع به شکل خارق‌العاده می‌بینیم چند دسته نفس‌کشاتر از رسانه‌های دولتی هم وجود دارند که به محض فیوز مورد هدف نشوند و چیزی که سه روز پیش کار کرد دیگر کمرکشان دیگری در یک راستا داشته باشند! کلیه این رسانه‌ها هم بعداً از همین کمپین سیاسی و رسانه‌ای به بالا بردن آگاهی کشور می‌پردازند. سمتی که در سایه پیام‌رسان‌ها و مهسینی که بالا کشیده‌اند می‌ماند و به هر حال هر روزه در عرصه ایجاد اندیشه رسانه ای هم بیشتر در یک ادبیات دوباره دیگر سروکار دارد!

توسط mohtavaclick.ir