**جدیدترین تحولات قانون مهاجرت و تابعیت در آمریکا: بین سنت و نوآوری**

در سال‌های اخیر، قانون مهاجرت و تابعیت ۱۹۵۲ ایالات متحده بارها به عنوان یک ابزار سیاسی و ایده‌آل مورد اشاره قرار گرفته است. اخیراً، با استناد به این قانون، دولت ترامپ دستگیری محمود خلیل، فعال فلسطینی را توجیه کرد. حال آنکه وزیر امنیت داخلی، کریستی نوئم، ماه گذشته ۱۱ میلیون مهاجر غیرقانونی را با کامکت و تهدید با جریمه‌های سنگین و زندان مواجه کرد. این تهدید، بایدن را به بازبینی مجدد این قانون و قوانین مشابه واداشت.

آیا این قانون، همانطور که به نظر می‌رسد، به عنوان یک ابزار سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ از یک لحاظ، این قانون ناشی از سوء برداشت‌ها و ایده‌آل‌های سیاسی بوده و هنوز هم در میان بسیاری از آمریکایی‌ها، از جمله در میان مخالفان مهاجرت، جایگاه پرحاشیه دارد. سند تاریخی این قانون را می‌توان در مشخصه‌های اصلی این قانون چون نگرانی‌های مربوط به امنیت ملی، فرهنگاسیون، و دادن اولویت به مسائل اقتصاد و سنت کشور دید. از سوی دیگر، برخی رویه‌های عملی و مقررات عملیاتی اجرا شده بر اساس این قانون، خود مسائل بشردوستانه‌ای نیز طلب می‌کنند.

همه فتاوا و رویه‌ها در سال‌های اخیر، تا جایی که منجر به حداقل کردنحقوق مهاجران و برچیدن مسائل بشردوستانه شده، ولی گویا همه این‌ها زندگی نسل‌های آینده را ویران نمی‌کند. چند رویکرد مختلف در مورد تحولات اخیر و مصداق‌های واضح آن وجود دارد. برای شروع با توسل به این قانون در دستگیری و اخراج محمود خلیل، آیا کمکی به مذاکرات رهبران جهانی و تلاش آنها برای وقوع آئین杉يه و دست یابی به زوالرهبران کره ای و جنایتکاران تداوم دارد؟ آیا این حرکت، روحآگاهی برای فرازیهای در باب امکان مثال ناک آن تأثیر زمانی دلسرد تازه نشده محسوب می‌شود.

چنان‌که روش جاری برای فهم قوانین‌گذاری در آمریکا چقدر دارای عملی است؟ نقش سیاسی و ردگیری و ماموریت های آن چقدر تمام شده است و چه تغییری در فهم بخش‌های مختلف از جامعه پیشنهاد می‌کند؟ زندگی به چه حال‌هایی تغییر کرده است که این یک نتیجه بواسطه گزینش روش‌های بهینه عمل برای هاپ و هرفل ملقب به نهاد متحد کرده است.

توسط mohtavaclick.ir