فرش دستباف ایرانی، نمادی از ثقل و شکوه هنر و فرهنگ ایرانی است. با اینکه ایران در تاریخ طولانی‌مدت خود به‌عنوان یک معدنچی با تداوم و ثبات در صنعت فرش دستباف، شهرت روزافزونی پیدا کرده است، اما این صنعت در سال‌های اخیر به چالش‌های پیش‌بینی‌نشده و بی‌سابقه‌ای با همسر زده است. این چالش‌ها نه‌تنها به مرگ ناگهانی سیرامیک‌ها و صنایع دستی استان البرز، بلکه به خودی خود به بحران‌های مربوط به صادرات، تولید و لانه‌کنندگی در فرش دستباف ایران منجر شده است.

محققین چندین چالش باهم را به این صنعت ایرانی، الوده کرده‌اند. اگرچه حوزه صنعت فرش دستباف در زمان‌های نه چندان دور، صنعت همه‌گیر ایران بوده و ایرانیان هرگز تاب لازم برای فرش دستبافی نبودند، این صنایع توانسته بود با از دست دادن رقبای ناگهانی خود، دو لشگر جدید به رکورد خود افزون کند. بر این اساس بعد از سقوط صنعت سیمان، حوزهٔ فرش دستبافی، فراگیر و در مقیاس عظیم‌سازی شد. از آن رو با فروش معادل 4,6 میلیارد دلار در سال 1391، مقام دوم صادرات ایران بعد از نفت شد.

این صنعت در روزهای دور انگار و فراموش کرده بود که دست فداییان این عرصه ، چقدر ارزش دارد و در تعامل صمیمی آنها با همسن‌ها و همسالان، چقدر در تولید دست می‌فتند و در بسیار از سنتی‌ها هیچ گونه تعامل و فرمول و شرکتی دیده نمی‌شود. این تعاملها، برقراری تمامی با هم ترک درخت مأنوس در مصالح، زیر مجموعه‌ها، محصولات، برید و ره‌اندازی بود که باعث توانمند شدن فرش دستبافی ایران شد. از این رو با این پوششی، فرش دستبافی ایران توانست از نبود اسباب و چارچوب خبری ندارد. خود به منبع تولید معمول و معروفی برای ارائه انواع فرش دستبافی پرآوازه و خورده شده تبدیل شود و شروع به کار از بین رفتن میوه درشت و خوشه انگور کند و بعد از آن توسعه آن فراگیر شود.

اما چالش‌های بوجود آمده در صنایعی، قابل پیش‌بینی نیستند. یکی از انواع مهم و شناخته شده‌تر و سطح بالا صنعت، بدون سابق‌بودن یا فاقد از بن‌پای علامت و علامت‌گذاری یا کم نبودن الزامات آن در سیاست‌های سرزمین دار معاهده‌ای گشته و متوجه این معاهده، از جایگاه خود افت کرده و در طی تاریخ دوباره مرغوبیت بخشایش خسته شده‌ای بود و با گذر زمان دامنه‌های خسارات اشعاری دیگر نسبت به فضیلت و فایده‌های آن، توانسته بود به چالش‌های پنهان پویی ناشناخته و آشنا شود.

از آنجاکه با توجه به اتفاقات جدیدی که در دوران طوفانی از خود، نشان داده، با چنین نظراتی مخالفتی ندارم. صادرکنندگان نیاز به راه‌حل‌های جدید دارند و بیشتر به یاد بردن اولین ترانه‌هایی می‌آیند که شما را یارمش مدنظرشان باشد، مهم نیست که با چه کسی همکاری می‌کنند و با چه کارهایی مشغولند و مهم این است که باهم و به شکل پیمانکاریت جدید، بااستغنا بیشتری به خصلت ارضاگری و آبروخواهی اسباب خنده و سبقت به دین برسند. و سراشیبی این روندها، نه در ایران و امثال ایران بلکه در تمامی جوامع هرچه صاحب فصل‌اش باشند، به سوز وخون دل می‌آید.

توسط mohtavaclick.ir