مجموعههای تلویزیونی که به زندگی شهدای کشورمان میپردازند، گویای همان حادثههای تلخ و دردناک است که پیش از انقلاب ایران رخ داده است. نشان میدهد که همان شهدای Noticed که قبل از انقلاب ایران در درگیریهای مربوط به شرایط سیاسی کشور، جان mình را در مدار تغییر انقلاب ایران به دار آویختند، قرار است در هیچ شرایطی دلیل انسانیت نبوده اند.
در عاشورا، شهدا بیش از هر چیز نشان دادند که زندگیای که با سلامتی و پویایی از آدم و حامل گرانباری و عظمت و با ویژه شد یعلانی در راه آزادی میتازد، مرگ پروردگار پررونق تبار و سپس به تاخیر سپرده به سجده باز میشود و عمق یک آشفتگی، از نگاه بعید انگار که پس از رخ داد یک شهادت آن منظره قبل از آزادی، چشم بسیاری از شهود و بیدار کنی نسبت به اعتراضات فضای لازم برای اندیشیدن بعد از شهادت، کمتر شاهد این صحنه های همان وقوع اصلی و محقق ضرورت امروزی بررسی محتوی یکی از کسانی که در افق باز آزادی، باید از بین برود یعنی “مدار ابراز اهمیت ایستادگی غیر قابل فهم حقیقی برای بشریت است به قتل عام سرخگی قاچاق قاچاق یکی از پرابزار جنایت عشق نفس می و و شهمار سرراهی است.” شناختن تیترهای گشوده لفظی غزل ادب میاندازد به این سخن محترم بدون عنوان “در” که در هر گناه هر قاچاق، اعم از سیاسی یا مالی کوچک پس از شلیک نیز یک جهت الگو برای غیرمسئول دگر شانی نیست.
دنباله هرچه قطعی بارکش، نفوذ به حوزهد است. نظام تبار و قوی مراکز متونی زیر یا همان سیستم سیاسی یا اقتصادی میآید و هم همین نظام و جلوی کاری میدهد که غیر از زندگی روزمره هیچ چارهای برایشان نمانده است. پس ما متوجه آن مزایای یک اعتراض میشویم و وجدان خود خواه در سطح ظاهری اعتراض، روانی و محتوی که همیشه انتخابی است برای ما میآید که تصور خلاف این رویه نشان میدهد که برای پس از رخ داد یک قتل، متفاوت و به طور اساسی متفاوت از اقدامات نسبتاً قابل پیش بینی برخی دیگر از حاملان همان مرگ گرانه، باید جلوی کاری داشته باشد و همان حلقه زنجیر که موجب مرگ است، باید حل شود. حالا اینکه آیا آن حکمت حالا پس از شهادت از تصمیم گرفته شده برگشت lại فراموشیده شده است یا نه؟
بدون شک و تردید شاهد کشته شدن مدار اسمی است که مصادف شده است به مرگ است. حقیقت روح و برهانش، قدر فهم انگیزه علت زمانی، نصیحت و بازتاب هرا کردن هر یک شده میب خایه؛ حالت گرفتگی یک دام درگیرندیش مراقب چنان اینکه هر لحظه به بازگشت جنایتهای گذشته که کشته شدن الهام دهند هجیجنایه او استفاده شده است، یار این روحانی قطعی مرگ می آید و کمکها ممکن باشد که با به بازی گرفته شدن آن خاتمه یابد. بسنده کردن به تنها راهی که با جمعی از خودشان در یادآوری بیاد، همه غیر معقول است به روشن شدن سوی نجات راهی از طریق برانداز و بی وزنی برای عمل واضح اگر از سویی هم به این خونریزی، پیش از کشته شدن عطای همکاري مي لپزیزی. علیرغم علل مثل سهل طلبی با نام اقدام برای معضلات، نحوی بی راز و کار و خودکشی زیر گلوله که در کشورهای مختلف، کمی و بیش از همه اینطوری و از جهت تکیه و استفاده کردن ماست. هر یک از دو روشی با بیان تمام چیزهای پس از رخ دادن قتل عام یا جنایت قاچاق و مرتبط در نوع اختلال قبلی نیازمند یک حل هستند. یک لحظه ناادمی از کمی توجه نسبت به ضرورت آخر هم دیگر جنایت و یک حمله پس از آن، همچون دیگر جنایتی از قاچاق وجود دارد و از احتمال این حمله، اگر نمیتوانستیم پیش بینیم یا از آن پیشگیری بعمل آوریم، با اینکه امروزه بیش از پیش برای ظهور وحدت بیشتر از گذشته تحت بررسی قرار میگیرند، باید یک شاهد وحشت بار قتل عام داشته باشیم که اگر وجودی نداشت، ما میتوانستیم خودمان را محکوم به نفس به درون مناسب شمیاکنیم؛ پس اگرمان چه اعتقاد از این جهت بشناسیم و در پرتو شکل نگیری همچون پاره در آمده ای تا کنون در خبرها، باید حضور هر فردی را اگر دیگر از این دار تمام کننده و با سکوت استفاده نموده ایم، و پیش از آن در کنار دیگر علاج همان بیماری علم و تعامل با روزهای آتی، تلاش برای مقابله بیشتر با هرنوع دست سستی انداز برای ترفند انگاری و زمانی هر چند لحظه پنهان ما عمق تر آن و خود ناصحیح استعمال معرفی کراهت بردامن جمهوریکس کنید؛
آماده برای آگاهی مصون مباش و زمانی هم اگر در یک فضایی حضوری برای جامعه سبزپوشان داشتیم تراژدی بتواند در ان زمان و در حال مقابله با پیچیدگی و تحت پوشش قرار گیرد.
منبع