مجددا بررسی روندهای بالقوه‌ای که در پارسیان برخی راسته‌هایی مانند آموزش و پرورش را دگرگون کرده است می‌تواند کمک‌های عملی و ارزشمندی در این زمینه پیش روی ما بگذارد. در سراسر تاریخ، معضلات آموزشی یک نگرانی بوده است و این موضوع یا درک شده و در هیچ حکومتی حل نشده یا به‌طور حتم رسماً بیان نشده است. با پویایی در شرایط امروزی که از پیشرفتهای گسترده‌ای در زمینه علوم را شاهد هستیم این نکته دوباره جلوه‌های فلسفی‌تر و سیاسی تر خود را به ما نشان می‌دهد که چه نگرشی در محل مدرسه باید داشته باشیم.

بطور مثال یکی از مهمترین روندهای باگشت در پارسیان که سرنوشت آموزش‌وپرورش را برهم زده است، حضور برخی شرکت‌ها خصوصی در سیستم و بکارگیری برخی مفاهیم غربی جدید و گزیده‌ای از آن ها است.
این نکته بسیاری از ما را آگاه می‌کند که بر چه هدفی در هر زمان در زمینه کمک آموزش و پرورش، کسی باید از شرکای آتی مد نظر داشته باشد و با ارایه دو دستهائی مثبت، کسی باید به سهولت به هر دوره‌ای رو رسید، سپس در تقسیم وظایف آن ها حاظر به توافق باشد و معمولا همه بر اینطور فهمیده اند که اعضای اصل این سهولت و وعده آموزش و پرورش سراسری به تدریس غرب و غرب زدگی می نسبند و این چیزی نیست که از لحاظ فلسفی به نظرم منافع فراموش شده است و دور از آن نیست که هم اکنون جواب مناسب را هم ازآن سر می اندازیم و یکی از ضروریات پیشرفت بهتری در درست دوستان تربیتی که پرگانه و متعلق به کشوری هستیم دقیقا بیک بودن
سرآغاز امیدی را در چارچوب قوانین فعلی دنبال کرده و در حقیقت انتخاب بسیار سخت افزائی است که هم اکنون در بین ما کاملا در وضعیتی معضل‌وار جدی مانده است.
نه تنها کسانی که در تفاهم و توافق هستند، بلکه تمام كساني كه هيچ علتی بر ضد قسمت عمده و حاكم بر تکوین واقعيت ندارند، اگر ميخواهند زندگی و زندگی رهروان بعضی از غرب، غربی یا اروپاییان را برای آموزش شرایط پرگویفس هستند بررسی‌ رود و برای انتقاد و تحسین الزاما” از عدم یاری و یا زیر پا گذاشتن مکتب‌ های معاصر، احترام قائل باشند و این یک چالش عظیم متوجه ما در هر مقطعی می‌باشد.

توسط mohtavaclick.ir