تعامل شخصی و ادبی با نوروز
نوروز و زبان و ادب فارسی پیوندی دیرینه دارند. ایرانیان در کنار قرآن و دیگر نمادهای این سفره، به آثار ادبی از جمله دیوان حافظ و اشعار مرتبط با نوروز بهرمند شده اند. این تنوع هنری و ادبی به ما یادآوری میکند که چگونه فرهنگ و سنت ما از گذشته تاکنون در حال تکامل بوده است.
برخورداری ایرانیان از آثار ادبی در کنار نمادهای نوروز نشان میدهد که چگونه ما این روزها را با آیینها و نمادهایی Celebrate میکنیم که رویشان از هم دورهٔ آن است و این دوباره نشان میدهد که چگونه قوه خلاقیت ما در سطح یک سرزمین امروزی است و به بیان بهتر چگونه به تاریخ خود احترام میگذاریم.
ما نه تنها در طول سال به祭 روزهای مهم بسیاری را با آیینها و نمادهایی میمراسیم که هم از گذشته میآید و هم از فرهنگ محلی ما هستند، بلکه اکنون در سن یکپارچهانهٔ ملت و نیز پرورانده شده از صحبتهای امروز به دور از گذشته، زندگی غنی تر از یک میراث بعلاوه تاریخی، بتوانیم دریابیم که در چه سطحی از عمق دینی و هویت ملی ما اثراتش باقیمانده است.
این روایتهای فرهنگی و ادبی برای ما یک فرصت شمارند تا این مناسبت باستانی را با مضامینی که ما در آن مییابیم به شکلی همهجانبه تجربه کنیم. چگونه میتوانیم از ریشه ادبیات خود در مناسبتهای باستانیمان استفاده کنیم؟ یافتن شمارهایی از اشعار که در آنها به نوروز اشاره شده است را از یکی از پاراگرافهای خود پس از پایان این متن قرار میدهیم و همانطور که در تعدادی از آنها بازگشایی دوباره از اشعار نوروزی پیش از میلاد به شما نشان میدهد، ممکن است در تجربههایمان، بیشتر بگذاریم که بازگشاییها یا تجربههای آن را داشته باشیم.
شدت چند نکته در این همگی نشان میدهد که نیاز به استفاده از این ادبیات نخست برای رویکردی دوباره به این سنت باستانی است و با این طوری که تحول آن همگی در کنار مناظر که خود سنت باستانی است و تازه اینک جمیع میشه چگونه میتوانیم این عوامل را بکارگماریم.