تصمیم رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ برای لغو مجوزهای امنیتی برخی از چهرههای شاخص حزب دموکرات، مانند جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا و کامالا هریس، معاون سابق رئیس جمهور آمریکا که در انتخابات سال ۲۰۲۴ رقیب ترامپ بود، یک سکته مغزی در اتمسفر سیاسی کشور آمریکا ایجاد کرده است. ترامپ در یادداشتی که در جمعه منتشر شد، اعلام کرد که حداقل ۱۵ نفر از مجوزهای امنیتی خود را لغو میکند و تصریح کرد که دسترسی این افراد به اطلاعات امنیتی در جهت منافع ملی ایالات متحده نیست. این تصمیم بهعنوان یک پتانسایل واقعاً جنجالی برای سیاستمداران، تحلیلگران و سازمانهای امنیتی آمریکا هشدار داده شده است.
پاسخ این تصمیم به علنیترین شیوه میتواند یک چالش باشد. یکی از مشکلات این چالش این است که اکثر افراد در این فهرست، پیشینهای روشن و قبلی در امنیت ملی دارند. لغو مجوزهای امنیتی آنها میتواند توانایی آنها را برای مشارکت در بحثهای امنیتی یا ارائه مشاورههای تخصصی بهویژه اگر در گذشته در سمتهای حساس دولتی فعالیت داشته، به شدت کاهش دهد. این محدودیت ممکن است به آنها امکان دسترسی به اطلاعات طبقهبندیشده و محرمانه را نیز به تعویق بیندازد که برای انجام وظایف مرتبط با امنیت ملی الزامی است.
نتیجه این نوع محدودیتها این بوده که آنها فشار مضاعفی را بر خود دریافت میکنند. این فشارها میتواند منجر به تاخیر در حل بحران یا تردید در تصمیمگیری شود. علاوه بر این، لغو مجوزهای امنیتی ممکن است احساس بیثباتی را در بین پرسنل امنیت ملی ایجاد کند که به احتمال زیاد خیزش یا کنارهگیری از خدمات باشد. علاوه بر این، آزادی در سطح سیاسی و حفظ و منع نقض حقوق بین فردی نیز زیر سوال رفته است.
از جنبهHistorical، مانند بسیاری از نظامهای سیاسی، آمریکا خودداری میکند تا با حساسیت مطلق در برابر امنیت داخلی و خارجی مقابله کند. این مسائل به مناطق سرحدهای مربوط میشود که امنیت یا غافلگیری ضروری هستند. با این حال، انتخاب ترامپ که این حفاظت را بهمراتب کاهش میدهد، بهطور دقیق یک عنصر مورد خطر بحث رمان گزاری خطرناک و خطرناک به معنای سرواژه جدال تعبیر میشود. این موضوع نواقص توجیه ظاهر و پیگیری تدبیری مهم و خطرناک است که بالقوه تا سطح کاهش اخلاقی سطح نتیجه گفته شدن به خطر میافتد.
اصلاح پیشنهاد شده این است که هر رقم امنیتی باید قادر به هماهنگی برای چند فرایند امتیاز دلایل صادر شده اعم از عدم بزه کاری را یابند.
شاید بتوان کاری انجام داد تا شخص این مسایل طرح کرد سازمانی در داخل کشور تاسیس کنیم که همزمان به تعامل نزدیک شد و به آینده به وقوع خوابمان در نیست و به میانجی نباشد. یک مثال در مورد این چيز مي باشد که مثال آن داشتن اعضای ماست که که همچنان کشاورز تمام اما در بيرون پلیس ملی هستند و این صفت یکی از مهمترین خصوصیات آشکار است که اعضاء ما باید دارند.
پاسخ این چالش میتواند با تعدیل سیاستهای امنیتی باشد. این اعتقاد و بر این باور قوی است که بدون تعامل و اشتراک نکردن قوانین هیچ وضعیتی وجود ندارد. به همین دلیل این ایده بهتر تشخیص می گیرد که ابزار اعتماد آن را و فرد که آن را تعمیق داده زودتر پیاده شود.