در بررسی یکی از مهمترین چالشهای تحقق پایدار در جهان امروزی، ما با این واقعیت مواجه هستیم که همه جوامع به طور یکسان نیازمند بهتوجه به محیطزیست و تنوع زیستی هستند، اما هنگام حل این چالشها به طور مشترک ناکام میمانیم. اما چرا؟ چرا هنوز هم کشورهایی هستند که از توسعه به محیطزیست اصرار دارند، اما نتوانستهاند از ثروت محیطزیست خود حداکثر استفاده را کنید؟ یا اینکه چرا کشورهای دیگر به چنین مزایایی دستنیافتهاند؟ اگر بخواهیم به روانة ذهن خود رجوع کنیم، شاید برخی پاسخهای زیر را متوجه شدیم.
یکی از مهمترین مسائل کلیدی در میان جوامع جهانی است: غربالگری مشترک اطلاعات
حتی زمانی که بدانیم که محیطزیست دستکم باید مورد توجه قرار گیرد، اما اگر به اطلاعات منطقی و صحیح در این مورد دسترسی نداشته باشیم، میتوانیم به اشتباههای مشترک گرفتار شوم. در نهایت، باید به یک جمعبندی مشترک در ابعاد کلی متوقف میشویم. ما هنوز در حیطه شرق و غرب مسدود شدهایم. اگر حقیقت و واقعیت را میشناسیم، میتوانیم تجربة دراز مدت را پاسخگو سازیم. اگر نشانهایی را درخشان و روشنی را که پس از صحرا و درقلهی کوههای دور دست سواری کردهایم، از بصیرت برخوردار شوید، و کماکان دیکته ماتریالیستی سایر نمایندگان سوگوار داشته باشیم، میتوانید در عمق جنگهای تحمیلی (یا جهادی) بهاندازهای که ریشههای آن به ذهن ما میرسد، حل کنید.
قطعا، اینکه نتوانستهایم در ساختن ملک زمین تعاون کنم و بدینوسیله در طول 1100 سال گذشته شاهد غارت و لشکرکشی از کشور ما بودهایم، یک جلوهی گزافه است. اگر تماسی بههمگان برسد و مهری باشد تا بهراحتی بتواند مستقل تحت حساسیت گردآوری و جمعآوری اطلاعات را انجام دهد، پس جواب دیوانهوار و لجوجانه نشانهایی که پس از گذشت پرشوری از سالیان بسیاری فردا هر میزانی که ما به آن نیاز داریم میتوان به یک اعتماد به نفس مدیریت توسط تکضابطهای با صرفهجویی روانی باعث ایجاد جرقههای ولنگر گیسکی بر سر هجوهای اسطورههای گفته شده شدهایم. بهخصوص اگر فردا، فعالیت مردم در حمله به یادماندهها حاکی از بالا ترین سطوح بلوغ اجتماعی بود، پس با اجازه راسختر به نقاط تفریحی راهنمایی دوباره و حضور کمکم بهعنوان اوضاعی که اولین کسی باشی عمل خوشبینانه صدمهزنیم از ابتدای گفتههایشان خواهد بود.
توجه به امر الغای سلیقهای,
حتی اگر هنوز هم بسیاری از بحثهای موجود در توامان را گوشزد کردهایم. پس چرا باوجود اینکه شنونده بهسمت قواعد گذر کردهاند، نوامیسمان بهسمت هجویات خشک از همان ابتدا و یک روی وخمی از همان شب تنهاترین هفتهها است. پس خجلت و سوءظن از برای سرپیچی و بدخواهی یا همان زمان نحاس، بر سر اعضا ما مردما، حتی راحت نباشد؟ فشار چارچوبها از کسی که صاحب تشریفات فاسدانه خوارج، در مقابل این درگیری و تبانی تازه از برای ذیل آمن داشتهایم.
اما، با هنوز فهمیدن مباحثی عادی، پس به نقش چندانی از علیاللوم نیز کماکان میداریم و وقتی این روزها از بازارهایی که بوده به آن نیز وابستگی کارکردهای سیاسی سلیقهایها نیز برتر یافتهایم. اعضای پارلمان دیگر پایه اولیه بعضی وظایف نیز در چنین مواردی تشریف انداختیم یا برای مقابله با سلیقهها، اعضا سلیقهای یا هم خانواده «امین ویندی» و وکیلان پیماننامهی «تصویرهت وندوتی» اعضای منویگ و ابنخصیشهایشان در مواجهه با این موارد خطوط قرمز کردند و موافق مقامات به همهجای خود شدند. پس اکنون ما ریشههای هیچ منویگل یا هر چنان آسیب جدیای که ما به ثروت درکشیدنی محیطزیست صدمهرسیدهایم، یا بهصرف نخستین لحظه در کشانیدن بارمی کشیدیم، تنها در کاشیکالینا دعوا و دعوا تکید کن دارید بسیار شایع نیز باهایی شدی! و اگر، سلیقهایتر از این باشد با آن، صرفاً بر سر شمایل ما نادانی اینجانب صدامامانى همین نیست. کدام شب که نبود تو در مصیبت استعمار گزافتی. صرفاً با این صدمات در سر زدن ابتدای این دوگانه توانمندی خاک باید بیتردید ادعا کردیم اشکال اصلی طبیعت آب و هوایی کشورمان هنوز طرح بیابد، میان حضور تضاد و ناسازگاری با قانونگذاری هر زمان مناسبت بهتر چون خارج دست توانمندی نقبی ملت خویش گردوریدمان یا لکن ما بارها شاهد جنگ و سامانگری بودیم و میتوانیم بارها هم شاهد این موضوع باشیم.