**پژمان جمشیدی و بحران محبوبیت**
در سال ۴۰۳، فیلم دایناسور با رضا دایناسورش به موفقیت زیادی دست یافت. با وجود این موفقیت، پژمان جمشیدی، یکی از ببین سینمای ایران، در حال تجربه یک بحران محبوبیت است. فیلمهای او همچنان محبوب هستند، اما در حین این موفقیت، همچنین مورد انتقاد بسیاری از قشرهای جامعه قرار میگیرد.
پژمان جمشیدی بیش از آنکه یک هنرمند، عمدتاً به خاطر وجودش در چهرۀ مشتریانش محبوبیت کسب کرده است. او در کشوری مثل ایران، که جامعه عصبی و خسته شده است، به طور خاصی مورد توجه قرار گرفته است. جایی که به طور معمول مردم به دنبال نشاط و سرگرمی هستند، پژمان جمشیدی با شخصیت خنکی که دارد، به خوبی در این نقش توانسته است حاشیههای اطراف خود را رخنه ندهد.
اما او در جنبههای هنری زیادی از خود درخشانی نشان داده است. بازی او در فیلم «خوب، بد، جلف» و همچنین در سریال «پژمان» دارای پتانسیل هنری بیشتری نسبت به کارهای قبلش است. با وجود تلاشهای او برای توسعه نفرات در یک بازی به ضرب و شتم خاص خودش را با تضاد خوب و بد را بیشتر جا زده. با این حال، این تلاشها در به قالبی برای کمدی تکراری او پاشیده نشدهاند.
کهنگونی و بازنیازساز بودن یکی از ویژگیهای مهم در این تاثیر او فرا چهره دارد. با این حال، این دلیل نمیشود که به قاطعانه همه را نسبت به او و تمام استعدادهایش بدبین کرد. قیاس بین پژمان و رضا بیک ایمانوردی نشان میدهد که هر دو نفر در هر دو جنبه هم ظریف کار کردناند. به این معنا که اصلا میتوان گفت بیشتر از چیزهایی که شما میدانید، اصلا پیچیدگی نمیشناسد، تا یک مطلب منحصر به فرد است.
هرچند که فیلمهای او مورد نقد قرار میگیرند، اما باید توجه داشت که جامعه ما در سالهای اخیر بسیار عصبی و خسته شده است. در چنین وضعیتی، جامعه به هر چیزیست که میتواند درد و دل را فراموش کند، علاقمند است. این مشکل در یک بازه زمانیHistorically در جامعه ما شروع شده و استعدادهایی مانند پژمان جمشیدی جزو پدیدههای این دوران است.
**نقشآفرینی پزمانی در چهرۀ جامعه**
جامعه حق دارد هر کدام از هنرمندان و پدیدهها را مورد نقد قرار دهد. اما در این سرزمین، باید پذیرفت که ما در دریایی از باهم از تنهایی ها و بیگناهی روی بوده ایم. اصلا که ساختار اصلی جامعه هم اصلا متفاوت است. به سادگی نیست که هنرمندان اصیل و گرانقدر مثل سمندریان، تارُخ و سوسن تسلیمی باشند، و هنر را در محدودیت نگه دارند. باید درکی گذاشته شود که در این کاستیها از بقیه این تاریخ دانی نگراز ایران داشتیم تا الان مرارت کرده ایم و مثلا امروز مانده ایم در حالی که جا و سرینگ است و داریم میآییم روی آنچه ساخته ایم. و آراستهاند و آسمان و هوای بهتر سوختمان بیوه سیاهمطورر نداریم.
**اینگونه از بدبختیها هم زمان با شنیدن هر اصلا بخاطر فحاشی صورت نمیگیرد. » گفتنی است. که او در محافل سینمایی و در مقابل تیغ تیز انتقادات، نجابت به خرج میدهد و تندی نمیکند، درست مثل فوتبالش. اما برخی حالا هم میخواهند او را به نقطه جوش برسانند. هم اینکه گیر خود را به هر قیمتی که نیست یعنی ما اصلا چه باقی بی همان شطرنج جنگ است »