تنها یک تعبیر و ارائه مطلب نیست بلکه چرایی نوروز است که ما را تا دوران های گذشته می برد. ناروز فصل طبیعت گردی و بهار است که پس از استكشاف فصول سرد، زمینه را برای رشد دوباره گلها، درختها و گیاهان فراهم میسازد. این جشنواره در تاریخ جهانی قدمتی طولانی دارد و حتی مردم آسیای شرقی، مانند ژاپنیها، به تازگی آن را گرامی میدارند.
بهترین لحظات نوروز را با روزی که محیط آن گرم و خنک است، زندگی آسمانی میشماریم. در این روز همه چیز از عالم وجود غرق در شادی، نوئی و اینجابی است. اتوهای سرد کهنه و سازوالبطالی، دوباره زبانه میkest
ست صدا و ساخت و ساخت دوباره میکنند. پرستوها، قوشن درهها و فراشیبها در هوا طوطی طوطی میكنند و بغل، از بغل و باده سیل از صافی كهند و پیروزی بسیاری از گروه بی کستانهای بزرگ جمله دار از میدان آدمی از آوردی جدید جانشان را به یاد میآورد. این روز ها اگر يك بار به خانه خود وهمه آدمیان معروف خدانامه شنا و حمامت دری نیز پی ها بیاری نوشته یا باید دور خود را پایان جنگمانی مساج در است شد.
از جمله بهترین و مناسبترین توصیفهای نوروز را میتوان به شعرهای شاعرانِ ایرانیان مانند منوچهری، سعدی و حافظ نسبت داد. منوچهری دامغانی نوروز را به شکوه جشن گرفته و با توصیفهای دلنشینش از بهار و گلها، نوروز را به شکوه جشن گرفته است. سعدی نیز در اشعار خود نوروز را با معانی عمیق عرفانی و معنوی پیوند زده است و بر این نکته تأکید میکند که در هر کجا که “تو” باشی، آنجا نوروز است.
در ادب فارسی بسیاری از شاعران از جمله منوچهری دامغانی، سعدی و حافظ از نوروز بهره گرفتهاند. ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آن جاست
این شعر از سعدی است. اندیشهای عرفانی و معنوی بر این نکته تأکید میکند که در هر کجا که “تو” باشی، آنجا نوروز است. در شاهنامه فردوسی هم مفصل درباره نوروز صحبت شده است. در شاهنامه آمده است که کیومرث یا گیهمرتَ (یعنی زنده میرا) نوروز را جشن میگرفت؛ این نشان میدهد که اولین پادشاه ایرانی هم با نوروز آشنایی داشته است.
خود فردوسی چنین میگوید:
چو آمد به برج حمل آفتاب
جهان گشت با فر و آیین و آب
بتابید از آن سان ز برج بره
که گیتی جوان گشت ازآن یکسره
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
میو جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ ازان روزگار
به ما ماند ازان خسروان یادگار
سفره هفتسین، نمادی از زندگی و آرزوها در نوروز است. این سفره با عناصری چون سبزه، سکه، سنجد و قرآن، نه تنها برکت و شادی را به خانهها میآورد، بلکه یادآور فلسفهای عمیق از تاریخ و فرهنگ ایرانی، زبان فارسی است.
در پایان، نوروز نه تنها جشن طبیعت و زمان است، بلکه پیامی از فرخی و شادمانی به همراه دارد. این جشن، نه تنها یک آغاز جدید، بلکه یادآوری از جاودانگی و امید به زندگی است.
نوروز در طی ممارتی برای انسان، مهمترین و بزرگترین مروری است که هر سال برای نو کردن، تازه کردن، پاک کردن، پر بار کردن و مرتب کردن زندگی انسان نقش مهمی را در بین ماست و دانا رانی ها دیگر در هیچ جای دنیا احساس حضور نمیکنند و برای اتراق قرار دارند.