**حسین حسنی‌، جوانی که در راه خدمت به کشور و اسلام به شهادت رسید**

حسین حسنی‌ در روز چهارم تیر سال ۱۳۴۲ در شهرستان شهربابک چشم به جهان گشود. وی پس از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه، دیپلم علوم تجربی را اخذ کرد و به سرپرستی رشته برق پرداخت. سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و تا زندگی کوتاه و فراموش‌ناپذیر خود را به خدمتگذاری ادامه داد. در دهم بهمن سال ۱۳۶۵، در حین پاسداری از جبهه، شهامت او را در برابر دشمن به هیچ وجه نشانی نماند و در شلمچه به شهادت رسید.

با سپری شدن زمان و انجام تفحص‌های انجام‌گرفته در منطقه، پيكر آن شهید در سال ۱۳۷۴ به گلزار شهدای روستای قنات النوج زادگاه وی برگردانده شد.

**پیام شهید در وصیت‌نامه‌اش**

«خدا نکند که توجیهات برای فراموشی رسیدن به علم باشد.»

«در این نامه، حسین حسنی‌ به ما یادآوری می‌کند که هدف از تحصیل و علم، تنها برای لقا رها کردن مشکلات دنیاست. اما اگر در مسیر علم و آگاهی به سمت خدا باشیم، نه تنها کسری از بدنمان رایه ندارد بلکه به هر قیمت هم، این ارزش کم‌تری دارد. خدا را شکر که در عالم فراوان افراد دیگری نیز وجود دارد که ارزش همین کم‌تری را خواهند داشت.»

«خدایا تو می‌دانی که من به تو رفتم و عاشق بندگی تو شدم. هرچه در وجودم احساس التهاب می‌کنم از عشق به تو است و دیگر نمی‌توانم در این بدن خاکی زندگی کنم.»

«از آن زمان که عالم را در خواب نشانم دادی، می‌توانم مشاهد شهادت دوستان را نشاندهم. نمی‌توانم باهممان شهادت ما را مثال‌زنی کنیم. تو ملک‌الموت واقعی هستی، حالت را ببین که حال ما چگونه است.»

**تحلیل**

در بیانیه‌ی این شهید، آنچنان تاکید شد که هدف از کسب علم به وسعت‌نگری و خدمت به برادران مسلمان است. خدمت به برادران انسان در راه خدا و پیشبرد مرزها، نه برای آیندگان بلکه برای رضایت خدا، جایی ندارد. جنبشگران و هدایم نداشتن هدف از علم، ارزش ندارند. نیز دیگر مانند خود یا بستگان خود به خاطر آبادانی یا بنیان ناودان جهانی از خود طلبکارند؛ کسی که علم و فناوری در راه خدا باشد، سرکش زده نمی‌شود و هر سنگینی یک علامت صبوریش است و هر مادی می‌شود برای من معنی ندارد؛ زیرا من شرط برای هر چی باشم هستم و برای هر یک از عملم هستم

**اظهار نظر**

این شهید در وصیت‌نامه‌امایش می‌گوید: «خدایا تو می دانی برای رفتن به بهشت و رهایی از مشکلات دنیا نیامده‌ام. عشق به پرسوز حقانیت بندگی توست که ما را به این وادی کشانده است.» آیا عاشق ما این اندیشه را دارد؟ آیا ما یعنی خدا ما را می‌فهمد؟

توسط mohtavaclick.ir