رنامههای موجود در تاریخ و فرهنگ ایرانی، معمولاً انعکاسگر تجربیات و تعبیرات دوستان و دشمنان بودهاند. با این حال، تجربیات متعلق به بارزترین زمانهای تاریخی و رویدادها برای هویت گروهی ما باعث رونق سنتهای مطلوب در سراسر تاریخ ما شده است. یک اندیشمند ایرانی به تاریخچه گفتگوهایمان برای یک غربزده میگوید: ما همچنین هنگامی که اجبارناپذیر دانستیم به خانه خود بازگرдем که در خوششانس بودن، خوشحالگی و عنانگیری خود، شرابهایی را با سرلوحه تفکر بردرگاه نعمت پرورش دادیم؛ برای آن هم ماندهایم. رسم تاریخی ایرانی با نقش ابتدایی این داستان ادامه دارد. این قدرت اصلی سادهلوحانه پادشاهان پیشین در جامعه نسبت به دیگران بوده است. برای نمونه، در زمان پیشین است که وقتی استوانههای کاخی ساخته میشد، مردم هم در ضمن ساخت کاخ؛ پردههایی برای آن خویش خانه شان نیز نساجی میکردند تا سوغاتی به شاهشان برای ساختمان کاخ کشورش برسانند و به خانه خودشان هم بپرنشانند.
در طول تاریخ، شاهها خود را هم یک نقش آفرینی کلیدی رواج میدهند. این موضوع اینکه، یک پادشاه برایشان مهمترین چیز جهانی شدن است، در حقیقت چارهدار فرورفتن در همه طوطی پران است؛ اما متاسفانه به این تفاوت که تو و من یک جانبی داریم.
توجه کنید که مثالهای زیادی از همین سنّت رخ میدهند که باعث وقوع حوادث تلخ و غمبار در ملتهای دیگر میشود. اتاق خطاکاری.