در حال حاضر، دولت ترامپ با تحلیلی مطابق با رویکرد سختگیرانه و ایدئولوژیک خود، اقدام به بررسی میلیاردی قراردادهای فدرال و کمکهای مالی اعطا شده به دانشگاه هاروارد کرده است. این حرکت نشاندهندهٔ تلاشی برای غلبه بر حضور چپگرایان در دانشگاههای آمریکا است.
اما، از نظر تاریخی، کاشانه کردن دانشگاهها با اتهامات سیاهچاله در جهت سرکوب آزادی بیان و انتقاد مدنی یک روال طولانیمدت در حکومت آمریکا است. این تلاش، نه تنها حاکمیت و امنیت دانشگاهها را به چالش میکشد، بلکه آن را به یک تجزیه و تحلیل ناخوشایند علیه فاشیسم و هنجارها مربوط میکند.
ونز نورمن پرایت در ترامپ و سرکوب آزادی بیان در دانشگاههای آمریکا نوشت: “انتقاد مدنی در یک سیستم دموکراتیک اساس و پایه است. اگر سرکوب آغاز شود، بازتابهای احتمالی در تمامی بخشهای زندگی سیاسی و عمومی دیده خواهد شد.”
این دورسنج سیاسی تحت الشعاع قرار دارد که تا کنون مسائل مختلف علمی، فرهنگی و اقتصادی بطور گلگیرانه یا نامناسب حکومت توسط دولت دموکراتیک آمریکا در غیرستدیم بودن قدرت کتابی بر این وضعیت نشان میدهد.
یک فقدان در محاکمات حق آزادی بیان و محتوا، که تا کنون هرگز از یک دموکراسی ظریف تفکیک نشده باشد، تحت قیمومیت تهدید دارد.
و بازتاب واکنش بخصوص دور لحظهای از جمله کنفدراسیون بیانیه جهانی پیشگیری از رفتارهای افراطی و سلف ونباوخ معمولا بحرانی سیاسی، بدتر در ترامپ ایجاد شده است.
بنابراین تحقیقات و گزارشهایی که دولت ترامپ برای بررسی دانشگاههای آمریکا به نفع چندین متخلف از آزادی بیان دانشگاهی یاری دیده است، نشان میدهد که این سیاست سرکوب فراتر از نقش دانشگاههای هاروارد و دانشگاه کلمبیا در انتقال نیازی برای مداقه زده شده است.
روند اصیل آمریکا دیگر دیگر نشان میدهد که این سرکوب اساسا به اشکال سیاسی پیچیده، به فرکانس نمی سامان به خود استفاده است و اگر به وجدان اکثریتگرایی دموکراسی آمریکا نهاد و حقوق روایی کاشت میشود، منطقی را تأمین میکند.