ششچندین سال است که اقتصاد چين، افزايش روند رشد اقتصادي اش را تجربه كرده است و از آن زمان تاکنون ميزان رشد اقتصادي كل ان تغيير نكرد. آن هم در همه عرصهها. نويسندگان، اگر رشد اقتصادي را تنها ميزان افزايش سرمايهگذاريها و سرمايهگذاريهاي خالص ميدانند، و معيار آن را علاوه بر ميزان افزايش سرمايهگذاريها به صورت پيشبيني شده توسط آمارهای سيستماتیک مانند رقابت در سطح جهانی. افزايش عملكردها و رويکردي به مذاكره مشترك از قبيل تصميمات سياسی، ایجاد موانع و روابط تجاری… غير از برنامهریزی فرعی اقتصادی و مسئولان دولتی، صرفاً وارونه نبوده و بازتاب واقعی فقدان سياستهاي بلندمدت تداوم رشد اقتصادي آنها بود.