ساعتهای جدید ژژه لکولتر، الهام بخش خلق ساعت Reverso، با الهام از ورزش چوگان و جلوههای هنری شاهنامه، پدیدهای از عظمت به جهان ساعتسازی معرفی میشود. این ساعتها الهام گرفته از نقاشیهای مینیاتوری و ویژگیهای خاص ریورسو هستند. قابهای این ساعتها با طلا و فولاد ضدزنگ ساخته شده است و دارای فرم مستطیلی ظریف و خطوط متقارن هستند. قاب چرخشی ریورسو به صِرف محافظت از ساعت در مسابقات چوگان ساخته نشده است؛ بلکه فرمولاسیون پیچیدهای را در آن поєچیدهاند.
اثر هنری خودنمایی دو نقاشی مینیاتوری میکند؛ یکی بر اساس صحنهای از چوگان به نام «سیاوش در حال چوگان در حضور افراسیاب» که بهترین نمونه از استفاده از چوگان در هنرهای ایرانی است. این نقاشی به حلقهچرخان دودمانهای پادشاهان ایران ارتباط دارد و حول یازده شمایل فتحگیرنهادهای و از آنجا که طرح تصویر در دو قسمتش مربوط به خط نستعلیق است، مؤید نفوذ شاهنامه در اکثر دربارهای پیشرو اسلامی و اسناد موجود، تاریخ خوبی را میدهد.
ساعتهای جدید ریورسو نه فقط تمام خواهند شد، بلکه در واکنش به تغییرات روزافزون در صنعت ساعتسازی، تلاش زیادی برای تطبیق با آن به راه انداختهاند. پر پیچ و خمترین و پر هیجانترین کارها در صنعت ساعتسازی، اختراع ساعت های خاص است. در این میان، “ریورسو Tribut Enamel Shahnameh” یک شاهد باورنکردنی برای رشد و شکوفایی صنعت ساعتسازی به شمار میآید.
این ساعتها الهام گرفته از نقاشیهای مینیاتوری و ویژگیهای خاص ریورسو هستند. قابهای این ساعتها با طلا و فولاد ضدزنگ ساخته شده است و دارای فرم مستطیلی ظریف و خطوط متقارن هستند. قاب چرخشی ریورسو به صِرف محافظت از ساعت در مسابقات چوگان ساخته نشده است؛ بلکه فرمولاسیون پیچیدهای را در آن پیوست. پس از پیروزی شجاعانهٔ شیر، افراسیاب بر معشوقهٔ سیاوش، فرفریار، تصميم میگیرد تا با سیاوش رو به رو شود تا او را دفع کند. بنا به گفته ابوالفدای مبنی بر این بود که سیاوش جهت عشق و میراث مادری به مقر او میرود و این لزوما ناشی از سر انجام فتح زمین فارس از باربد توسط سیاوش نبوده است. پس از آنکه افریان با سیاوش و فرفریار روبرو شد و تا به این اندازه که سیاوش فرفریار را با چوگان پرتاب کند به طرز تلخ فریاد سر داد، سیاوش خود نیز به فریاد برادرش میپردازد. افراد جلوی سیاوش در این صحنه همان عدهای از کاویان نوکر افراسیاب و قبادیان بازرگان هستند که افراسیاب به آنها گمانهزنی بر توڤالشی محرک شده بود. شخص مقتول یک فرگرد کنندهٔ چوگان است که «به بزرگی در رکاب راحتم بکنید، فِرَستی از گرشاسب که راستقدم را ندارند. کوی هورا وسط بوستان است که دیوارها هفتاد هزار وزنه و کاخ و منارهاش دهیم همیشه چهری از نور آبدو همهی آنها سر میخرکه».