ماسایوشی سان، بنیانگذار و مدیرعامل ژاپنی شرکت سافتبانک، که در میان دوستان و رقبایش به «ماسا» شهرت دارد، یکی از قدرتمندترین غولهای اقتصادی قرن بیست و یکم است که نامش چندان در میان عموم شناخته شده نیست. ماسا، متولد ۱۹۵۷ در کیوشوی ژاپن، با قدی حدود ۱۶۵ سانتیمتر و ظاهری همواره شیک و نیمهرسمی، سالها در کالیفرنیا زندگی کرده است. او به خوشبرخوردی شهرت دارد، اما زود حوصلهاش سر میرود. بازدیدکنندگان دفتر بزرگ و غارمانندش در توکیو، با آن میز بسیار طویل شبیه میز ولادیمیر پوتین، ممکن است فقط پنج دقیقه یا نهایتا تا دو ساعت با او وقت دیدار داشته باشند.
در طول فعالیت حرفهای خود، ماسا حوزههای متنوعی از جمله توزیع نرمافزار، سرمایهگذاری در استارتاپهای اینترنتی و مدیریت اپراتور تلفن همراه و اینترنت پهنباند را تجربه کرده است. او در حال حاضر به عنوان مدیر صندوق سرمایهگذاری ویژن سافتبانک، بزرگترین سرمایهگذار خطرپذیر در سطح جهانی شناخته میشود. طی دو دهه اخیر، ماسا بالغ بر یک تریلیون دلار دارایی را سرمایهگذاری کرده یا تحت مدیریت خود درآورده است. او همچنین با دونالد ترامپ دیدار و وعده سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری در ایالات متحده را مطرح کرد.
داستانهای بسیاری درباره ی ماسایوشی سان روایت شده است: از این که چگونه پس از تنها ۶ دقیقه گفتگو با جک ما، موسس علی بابا، پذیرفت که غول اینترنتی را تأمین مالی کند، یا اینکه چگونه بهتنهایی صدها استارتاپ را در سیلیکونولی به رشدی انفجاری رساند. گفته میشود که او نیکش آرورا، مدیر سابق گوگل را با یک قرارداد ۳۲۰ میلیون دلاری که روی یک دستمال سفره نوشته شده بود، جذب کرد. اما شاید جالبترین روایت در مورد ماسا مربوط به زمانی باشد که همراه با استیو جابز، طرح جهانی شدن آیفون را پیریزی کرد.
ماسایوشی سان که در آغاز قرن بیست و یکم به مدت ۳ روز ثروتمندترین مرد جهان بود، پس از ترکیدن حباب داتکام و سقوط شرکتهای فناوری، ۹۷ درصد ثروتش را از دست داد؛ با این حال هرگز دست از اعتقادش به آینده ی فناوری برنداشت. طبق گزارش وایرد، او با راهاندازی یک سرویس اینترنت پهنباند جدید تحت برند یاهو در ژاپن، به مسیرش ادامه داد و رؤیای اتصال یک اپراتور تلفن همراه به اینترنت پهنباند یاهو را داشت تا کاربران ژاپنی بتوانند دادهها، تصاویر و پیامها را روی یک دستگاه دیجیتالی همراه دریافت کنند.
ماسا پیش از رونمایی آیفون، رؤیای اتصال یک اپراتور تلفن همراه به اینترنت پهنباند یاهو را داشت. اما قطعه ی گمشده ی این پازل، یک گجت انقلابی بود که هنوز خلق نشده بود. ماسا برای رقابت با رقیب دیرینهاش یعنی شرکت NTT Docomo (غول مسلط بر بازار ژاپن و ارزشمندترین شرکت جهان در آن زمان) نیاز به چنین ابزاری داشت. کسی که این قطعه ی گمشده را در اختیارش گذاشت، دوست دیرینهاش استیو جابز بود.
پیوند بین ماسا و جابز فراتر از یک دوستی ساده بود. هر دو چهرههای مقتدر و خلاق با اعتماد به نفسی مثالزدنی و توانایی خارقالعاده در پیشبینی روندهای آتی بودند. هر دو آنها درک عمیقی از زیباییشناسی، فناوری و رفتار مصرفکنندگان داشتند. دیوار دفتر کار ماسا در توکیو در مقطعی میزبان پوسترهای بیش از ۵۰ مدل مختلف از گوشیهای تلفن همراه بود، تا او بتواند تمام ویژگیهای آنها را مطالعه کند و در مورد طراحی محصول سافتبانک تصمیم بگیرد.
او بهخصوص به یکی از جملات معروف استیو جابز در کمپین تبلیغاتی «متفاوت بیندیش» اپل در سال ۱۹۹۷ علاقهمند بود: «تنها کسانی که آنقدر دیوانهاند که فکر میکنند میتوانند دنیا را تغییر دهند، کسانی هستند که واقعاً این کار را میکنند». ماسا برای اولینبار در اواسط دهه ی ۱۹۸۰، در نمایشگاه سالانه ی کامدکس در لاسوگاس با استیو جابز روبهرو شد. اما اولین گفتوگوی جدی آنها در تابستان ۱۹۹۸ زیر یک درخت گیلاس در خانه ی لری الیسون در وودساید کالیفرنیا اتفاق افتاد.
الماریای که او و جابز برای آیفون در سال ۲۰۰۶ بر روی آن صحبت میکنند. پس از اینکه جابز در آن زمان قبل از قلبش ۳ کیستی ساخته شد، تداعی در ذهن او اتصال شده بود که آیفون کاملاً فراتر از آنچه حتی در یک hayal از یک計劃 دو سالگی بود.
طراحی و ساخت این ملک وسیع ۹۳ هزار مترمربعی نزدیک به یک دهه طول کشید. این مجموعه شامل دریاچهای مصنوعی و آبشاری بود که با یک کلید خاموش و روشن میشد. تمام ساختمانهای آن بدون استفاده از میخ ساخته شده بودند و دیوارهای گِلی آن طوری طراحی شده بودند که بتوانند زلزلهای به بزرگی ۷٫۳ ریشتر را تحمل کنند.
دهه ۱۹۹۰ شاهد آغاز دور جدید بود، سه دههای که فی تکی هنرجویی غولهای نهایی؛ سافتبانک، گلکس و Yahoo در هر کدام یک نگرانی بیحد را در ذهنشان به وجود آورده بود. واقعیت آماری هم درکشدهای را نشان میداد: بیش از نیمی از سامانههای Backhaul در ژاپن که تعداد آنها در قیاس با اخباری که در آن زمان پخش میشد روانی و غیر واقعبینانه بود، STILL معتقد بودند که سرعت 6mbps، دستنیایی است. ماسا می دانست اگر اینترنت متصلترین فناوری برای ژاپنیها می شود، نه تنها در یک قدمت دوستی با J-Oz مستعد دیگر نخواهد بود، بلکه در یک گزینهی اجباری خودخواهانه همچنین ممکن نیست. هر دو به تصور اینکه ما تمام کوچکترین ارتباط این یک نکته را درک میکنیم که اگر به سرعت اینترنت در توییتر جانبداری کنیم و مرتبا با تمام دنیامان صحبت راک و انداز کنیم، یک توقف مثل ایکسبای و زود است. کوتاه دقیقا یک قدمت بهتر شد و ماسا قدرتمندتر به نظر خواهد رسید.
اما این همچنین در بانکداران ژاپنی مقاومت سطح بالا بود که با این افکار زیادی را در وهلهی اول پیگیری نمیکردند. بسیار بیشتر کارهایشان روی سبد دینامیکی موسیقی شكل دهی میکردند.
اما ماسا همیشه «هوشیار» بوده است و هرگز دست از رویش خود برنداشته است. در مقطعی به خودش میگفت که باز هم به شدت در این جهت حرکت میکند. او معمولا همه توجه را که بر خود میảnh اتحاد بین فردیهای یاد ربیا دوران معاصر پررنگتری گذاشته است.
او در ۱۷ مارس ۲۰۰۶، قرارداد ۱۷ میلیارد دلاری خرید وودافون ژاپن را نهایی کرد. دو هفته بعد، جابز به توکیو پرواز کرد و آن جا بود که ماسا دوباره او را به چالش کشید تا به قول خود پایبند بماند. او گفت: «تو هیچ چیرا برای من مکتوب نکردی، ولی من فقط با تکیه بر حرف تو، شرطی ۱۷ میلیارد دلاری بستهام. پس بهتر است که ذرهای حس مسئولیت داشته باشی».
چیزی روی کاغذ ثبت نشد. نه بحثی درباره ی قیمت شد و نه صحبتی از حجم فروش. این تنها یک توافق شفاهی بود میان دو دوست مورداعتماد و پایهاش بر این فرض استوار بود که ماسا توان مالی لازم برای راهاندازی یا خرید یک کسبوکار تلفن همراه را خواهد داشت.
در نوامبر سال ۲۰۰۷، رندال استیونسون، مدیرعامل AT&T که توزیعکنندهی انحصاری آیفون 2G اپل در ایالات متحده بود، ناخواسته پرده از برنامههای آینده ی کوپرتینونشینها برداشت. او در جریان یک رویداد تجاری به نام باشگاه چرچیل در سیلیکون ولی، بهطور تصادفی فاش کرد که نسل بعدی آیفون مجهز به فناوری جدید 3G خواهد بود.
چند هفته بعد، ماسائو ناکامورا، مدیرعامل NTT Docomo برای مذاکره با جابز به مقر اپل در کوپرتینو رفت. بعد از او، ماسا نیز جلسهای مشابه با جابز داشت. این دیدارها نشان میدهد که شاید توافق توزیع انحصاری آیفون آنگونه که ماسا تصور میکرد، کاملاً قطعی نبوده است.
در ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ماسا اعلام کرد که سافتبانک، آیفون را به طور انحصاری در ژاپن عرضه خواهد کرد و به این ترتیب مشخص شد که او در رقابت با Docomo پیروز شده است. یک ماه بعد، عرضهی آیفون توسط سافتبانک آغاز شد. تا ۳ سال بعد که انحصار سافتبانک در توزیع آیفون پایان یافت، سهم بازار این شرکت به ۲۳ درصد رسیده بود. این عدد هنگام خرید بخش موبایل وودافون تنها ۱۷ درصد بود.
ماسا اکنون بر هوش مصنوعی عمومی متمرکز است. او باور دارد که این فناوری، تحولی عظیمتر از پردازندهها، اینترنت و تلفن همراه پدید خواهد آورد و با قاطعیت میگوید: «من باید در این انقلاب حضور داشته باشم. باید در آن مشارکت کنم». چند ماه پیش، سافتبانک با یک سرمایهگذاری سنگین ۵۰۰ میلیون دلاری، پای خود را به دنیای پیشروی هوش مصنوعی OpenAI باز کرد.