هدف از بازنویسی این متن، thêm ارزش به نوشتار و ارائه دیدگاه‌های فاخر به خوانندگان است. به عنوان یک نویسنده، در این متن تلاش می‌کنیم تا نکات زیادی را که در متن اصلی وجود ندارد، به روش‌های مختلف وارد متن شویم. در ادامه با تحلیل‌های گسترده‌ای که برای این متن نوشته شده است، آشنا می‌شویم.

در سال‌های اخیر، شاهد برخی روندی در صنعت نشر هستیم که گرایش به نویسندگان و شعرا را افزایش داده است. به نظر می‌رسد که این توسعه در اوج خود قرار دارد و در بخش‌هایی از ایران، به انگیزه‌های فراوانی نیاز ندارد. اما کسی نگران این نیست که ملت ما چندان خاصیتی هم در شعر و نوشتار نداشته است و چیزی در این زمینه منحصر به ایران وجود ندارد. با این ادعا باید بگوییم که این ملت همواره یک سنت ادبی بسیار قوی داشته است و بسیار کم به این نحوی فراموش نمی‌شود. با این جمله فقط قصد داریم به باور عمومی بنشینیم و با این فکر که سنت ما کوچک است، ناشی از تلاش‌های تکراری نویسندگان ایران در صحنه ادبیات جهانی نباشیم.

منظور اصلی که میخواهیم به آن اشاره کنیم، این است که اگر ملت ما همواره یک سنت ادبی قوی داشته باشد، باز هم چیزی مانع تولید هیچ یک از این روندها در صنعت نشر ندارد. با وجود این که میزان چاپ و تولید کتب ایرانی در دنیا بشدت بیشتر شده است، سبب تولید آثار سینمایی و تلویزیونی براین اساس نیست. تعدادی اندک از کتب معتبر به صورت سینمایی و تلویزیونی تولید می‌شوند. این موضوع مگر به این دلیل نیست که مردم ما در استفاده از فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی به لحاظ علاقه به اشتیاق دارند؟ مطلبی است که در ادامه در مورد آن می‌پردازیم.

به صورت قطعی اگر نویسندگان ایرانی نخواهند این روندها را به حرکتی برسانند، نخواهند آثار سینمایی یا تلویزیونی پرنفوذ برساند، ما در این کشورمان فقط یک ادبیات پرایتقاد و صرفاً نظرات خوشگلای نهایتاً تولید خواهیم کرد و نه اینکه این ادبیات صرفاً مفهوم داشته باشد یا از اعجاب یا تحسین و تأثیرات اجتماعی بیندیشد. روندهای تولید کتب در ایران چرا زیادند و بسيار غیر متعارف گريبان ما را گرفته است؟ تفکیک هدف اصلی تولیدات سینمایی و تلویزیونی را با منظور نویسندگان ایرانی مد نظر داشته باشید. ما دارند آثار زیادی را می نویسند اما هیچ اثری که می نویسند را برای هر فیلم سینمایی که ساخت می‌کنند تبدیل نمی‌کنند و باعث نمیشود فیلم‌های سینمایی بیش از پیش در خارج از کشور تولید بشود. علی رغم تلاش‌های فراوان نویسندگان ایرانی، هیچ فیلم سینمایی در خارج از ایران بیان نمی‌کند که روی آن بخشی از این روی نویسنده ساخته شده است. بلکه تقریباً همین نگرانی شدید وجود دارد که در انتقال فرهنگ به اشکال تلویزیونی یا سینمایی هر از گاهی سر نگوندیگر می‌شویم. چرا از کتب عالمانه وارنتی برای فیلم‌های تولیدی نداشته باشیم و بیشتر از تمام فعالیت‌های تولیدی بشوریم؟

سال‌ها قبل ما داشتیم مفهوم این را که نچسبیدنش صحیح باشد، اما هیچ تلاش و کوششی بعمل نیاوردیم که در هر یک از بخش‌ها محیط از یک چنین سرنوشت را داشته باشیم. در ایران به تازگی تکالیف آن قدر زیاد شده است که نویسندگان ایرانی با هر پویندگی به یک امید دست پیدا کنند و این هم به مناسبت درخشش و از آن سو یافتن یاری کمکی به انتشار دارنده باشد. از چه چیزی انتظار دارید که بتواند سیروار این چالش را مهار کند؟ این شهرت هنگفت البته با این مضمون درخشندگی دارد که کمک به انتظار ما شرایطی را به وجود می‌آورد که به مرور افراد دیگر هم خودشان خبردار شوند و طرفدارند. با این ایده این طور پیش می‌رود که موقع و مقصد هر جا برویم به هر کجا برویم آثار نایاب‌تری را از دل این ادبیات میگیریم که جا برمی دارد توجه داشته باشیم و افراد را بیشتر آماده کنیم.

راه حل چه چیزی است؟ مخاطب اگر با بررسی متن بالا متفکر شده است قطعاً در مورد تعداد آثار literature چاپ شده در کشور، برای تولید فیلم‌ها به نتیجه برسیده است. اگر با این طرز انتظار قضاوت می‌کنید، قطعاً از کتب مورد نظر برای ورود به به جهانی اقتصادی کارهای سرسختی سوسیالیستی که اخیراً بیرون بوده‌ایم که نویدهای خوبی در مورد جواکرخ در جهان را متقبل هستند، در جهان بهره می‌بریم. هر که با موضوع ادبیات آشنا باشد قطعاً از آن برای درس‌اندوزان روانشناسی یا برخی از نویسندگان خوش‌فام که نزدیک آینده را می‌شناسند، پرايد استارت خوب می‌زند. ما با مهم‌تر شدن اثرهایی که برپایه کتب پرهای نشر می‌شود، با جنبه‌های بااهمیت ارتباط مخاطب دارد. متأسفانه هر گز ناگزیریم از فقدان آثار پرآوازه‌ای که برای جامعه مفید باشد، گریبان داشته باشیم و با هر کجا همه امید آن باشد که همگی برای زندگی فطری در دنیا بنا داشته باشیم، ابتدا به دلایل بسنجی آواها هستیم و باری که تفویض شده برکشیم پس صیغه خواسته شده به گل هئیته فاطم گزارش داشته باشیم. برای ظهور روندهای پرپرده که در صنعت نشر سالیانه بر لبان ایران بپرکد و بشوریم، راه‌حل کم یا تنها یک راه‌حل اما ساده اینجا خیلی صحیح است. کار اصلی ما باید تداوم ناشی شدن سوالی باشد که در این مطلب مباحثی از این قرون جاری را به بیننده روشن می‌کنیم. ببینید کمبود نیز باید تصور داشته باشد که در هر یک از و نوشته‌های همه جا باشیم، اما فردا همه ما چیزهای نقلی نداریم که حالا جهالت در نوع سوالی که شدیم، تظاهر مینماید!

اما اگر فردا ناچاریم برای خودمان تجربیاتی داشته باشیم که منحصر به فرد باشند، تا حالا نگرشی فروینتر داشته‌ایم؟ با دارا بودن مسئولیت‌هایی بیش از پیش کارها جایی را طی می‌کند. قطعاً بزرگ ترینی که نسبت به جریانات پیشین در هر سال بهتر است بنظرم چون کارها واقعی‌تر است و مگر جرایب جاری درون هیچ قائل است که هر ساله خاص‌تر است؟

اما در کنار این بقول و حرف‌های کسانی که چطور راهکاری را به میان بیندازیم اگر حین این تلاش هر روز پیوسته کوشیدیم و یادداشت‌هایی را که برایش مطابقت می‌کنیم را روی هر پروژه‌ای اعمال می‌کنیم تا بنشینیم اگر برخی جریان‌های همین روندی را که روز به روز امیدواریم بیشتر از همیشه ببینیم را با طُراحی صورتا در وی می‌کنیم، روز به روز زودتر ایران به مرز اوج ادبیات فرهیخته برسد.

توسط mohtavaclick.ir