درونسنجی پیوندهای عصبی انسانی: روشی نوین برای درمان بیماری پارکینسون
بیماری پارکینسون یکی از شایعترین اختلالات عصبی در جهان است که زندگی بیش از ده میلیون نفر را در جهان تحتتأثیر قرار داده است. این بیماری به دلیل از بین رفتن سلولهای عصبی خاصی در مغز بهوجود میآید و علائمی مانند لرزش، سفتی عضلات، اختلال در حرکت و عدم تعادل را ایجاد میکند. درمانهای فعلی تنها میتوانند علائم بیماری را کاهش دهند، و تمرکز بر جایگزینی سلولهای عصبی از بینرفته به یکی از گزینههای مهم درمانی تبدیل شده است.
در سالهای اخیر، پیوند سلولهای عصبی به عنوان یک روش درمانی نوین برای پارکینسون مورد توجه قرار گرفته است. اما یک مانع مهم در مسیر این درمان، واکنش سیستم ایمنی بدن است که سلولهای پیوندی را به عنوان یک عامل بیگانه شناسایی کرده و از بین میبرد. به همین دلیل، بیمار ناچار است روزانه چندین بار داروهای تضعیفکننده سیستم ایمنی مصرف کند، که این داروها نیز خود میتوانند خطراتی از جمله افزایش احتمال ابتلا به عفونت یا سرطان را به همراه داشته باشند.
گروهی از پژوهشگران مرکز فلوری استرالیا به سرپرستی پروفسور کلر پریش، با همکاری دانشگاه تورنتو، تحقیقی را انجام دادهاند که میتواند تحولی در این حوزه ایجاد کند. آنها سلولهای عصبی انسانی مشابه آنچه در کارآزماییهای بالینی برای درمان پارکینسون استفاده میشود، مهندسی کردهاند. نکته مهم این است که این سلولها به گونهای طراحی شدهاند که برای سیستم ایمنی بدن، قابل شناسایی نباشند.
محققان با آزمایش این نورونهای مهندسیشده روی موشهایی با سیستم ایمنی مشابه انسان و نیز در مدلهای حیوانی بیماری پارکینسون، دریافتند که سلولهای پیوندی بدون آنکه توسط بدن طرد شوند، در مغز مستقر میشوند. این فرایند بدون نیاز به داروهای ضد رد پیوند انجام گرفت، که نشانهای از موفقیتآمیز بودن پنهانسازی آنها در برابر سیستم ایمنی است.
بر اساس یافتهها، این نورونها پس از پیوند، عملکرد خود را حفظ کردند و علائم بیماری پارکینسون در مدلهای حیوانی به طور کامل از بین رفت. بهعلاوه، سلولها به یک «کلید خاموش» مجهز شدهاند تا در صورت لزوم، از فعالیت آنها جلوگیری شود و احتمال رشد تومور به حداقل برسد.
علاوه بر این، سلولهای بنیادی فوق میتوانند به عنوان یک محصول درمانی آماده برای طیفی از بیماریهای دیگر، نظیر سکته مغزی، بیماری هانتینگتون، بیماریهای قلبی یا دیابت نیز به کار روند. چون قابلیت تبدیل به انواع مختلف سلول را دارند و حالا دیگر سیستم ایمنی نمیتواند آنها را تشخیص دهد.
این پژوهش که نتایج آن را مجله علمی Cell Stem Cell منتشر نموده، بدون تردید آینده پیوندهای سلولی را ایمنتر و دسترسی به درمان را آسانتر خواهد کرد.
اما این یافتهها چه پیامدهایی برای توصیههای درمانی و تحقیقات آینده دارند؟ آیا ما باید انتظار داشته باشیم که این روش جدید در کوتاهمدت به تعداد افرادی که از بیماری پارکینسون رنج میبرند، کمک به آنها کند؟ چه کنشگران سیاسی و شاغلین در بخش خدمات بهداشتی-درمانی باید تکیه بر این فناوری کنید؟ به نظر شما چالشهای دیگری که باید در مسیر عملی کردن این فنآوری یافت و تحتبررسی قرار گیرد، کدامند؟