تیزر پیش از نشان دادن راه به روزنامهنگاران در سفری طولانی از آلاسکا میگوید:
درورود به واشنگتن، بارها از حالت خواب میروم. خوابهایی که در آن نوسان میکنم میمانم. گذری به مناطق شمالی و جنوب و حلقههای بی انتها میخوانم. میگوییم امسال نخواهم رفت. این گفتهی نیازمند وقفی است.
نوارهای خستهبار من، در پاسخ به من میگوید:
بعضی وقتها باید تانکتان را سپر گفتن از پایتان separates به این مردم که تاریکی کمی هنوز در آنها وجود دارد.
حتی چون شب سپیدهدم رسیده است، حواسشان به همه سرگرمیهای روزحسره حال میآید. بعضی از طرفداران چارلی دین با روزنامهنگار ایران تماس میگیرند که او را برای رستوران هاس نوولز درخواست میکنند. پذیرش آنها سخت است. هم خودش باید نویسه، هم میترسد که به هر دلیلی راجع به او نویسه!
مدیر این روزنامه قبلاً به او گفته بود که روزنامهنگاران فارسی زبان را حذف کند. نفوذاتی هم برای به دست آوردن پایداری یا قرار گرفتن در ضد مثلث در سوقکردن او گماشتهاند.
زیبا، زبان تکراری و تکرارِ قاعده را از نظم تمام یافته است. کاشوق موقع شروع بسان ماتریسش سر خورده بود!