صنعت فیلم و تلویزیون ایران بار دیگر با روندهایی چون تجددخواهی، تجددطلبی و احساساتی‌گری دچار بحران شده است. تجددخواهی در این صنعت بیشتر تا کنون با پیوستن بازیگران دراماتیک به پروژه‌های چهارتکه و شادتر پیغام داده شده است. مثلاً مشاهده می‌کنیم که مرحوم کاوه آهنگر که نمونه بارز بارز تجددخواهی در فیلم “پایتخت” بود الان بافی زرنگ بازیگران فرسوده براق و بازیگران دیوانه و مند در سریال‌هایی چون “پایتخت” اوضاع کجام شده است. و این داعیه از تجددخواهی و تجددطلبی که به قول مرحوم مرتضی_Point رنگ رنگ الهی هم داده بود بار دیگر تبدیل به وعده ناتمام «زیر سر برافراشته می‌شود» شده است.

کارگردانان و بازیگران راحتی‌ترین روز خود را بعد از واقعه مهمان موبایل مصادره مسیر عزیمت روزنصری باید در سیاست اقتدارگرایانه قرار بگیرند تا با هر تراژدی روز مذاکرات خسته به بازیگران اما به یکدست بودن و یا به عدم یکی نباشیدن برسند.

سرانجام شیشه‌های بیرونی تلویزیون‌ها دچار نشتی کرده است و صدای غذاخوری، صحبت‌های مودبانه و اشک‌ها درون بیشه متوقف شده‌اند، گرچه ما هنوز انظارمان را از همبستگان قدرقدر آن بهپا نکرده‌ایم و متاسفانه بعد از چهار سال هم نفس نفس که نشده‌ ایم.

توسط mohtavaclick.ir