دمت به تحول در vẻ زیبایی مردان توجه دارد؟
از قدیم گفتهاند: «مرد را از دستهایش بشناس.» دستهایی که باید مردانه باشند، کاری، خاکخورده؛ نشانهای از مردانگی، از تلاش. همانطور که لطافت و ظرافت همیشه با دستان زنانه معنا پیدا میکرد؛ مراقبتشده و شاید هم بوی کرمهای عطردار بدهند؛ اما حالا انگار مرزها دارد جابهجا میشود.
استفاده از اصطلاحات زنانه برای مردان: یک میادین نسبتاً تازه برای تصور وجود دارد. از زمانی که این اصطلاحات معمولاً به مردان تعلق نمیگرفت، استارت دوباره گرفته و حالا به نوعی دیگر وابسته به تأثیرپذیری است که داشتند. احساس میشود آنها بیشتر در تلاش برای تقلید هستند تا از علاقهای درونใจوار.
این همچنین نشان میدهد که اگر یک مرد همراه خود مراقبت و ماساژ گرفتن را در لیست «مردانگی» قرار دهد، یک همچین موضوعی جدا از زیبایی، دیگری مربوط به بهتر شدن خلاقیت و انتقال قدرت در فرد است.
زیبایی یک صورتی است که توانایی بیشتر انسان را برندارد، دارای اثر تعادل بخش و روانی است و حالتی زینتی دارد که دو لایه رویهموخواهد آورد.
از این رو زیبایی طرازحال است و بدون آن، زیبایی در ظاهر به وجود نمیآید.
این موضوع نه فقط مربوط به طبیعت است. یکی از جنبههای مهم مربوط به زیبایی این است که به تنهایی به دلیل نگاه انسان و در ترکیب با محیط به آن تعلق میگیرد.
اولین چیزی که به ذهن میرسد پیدا کردن الگوهای đẹp است. فلان یک بشر خالدار، فلان یک روحیه دلسوزیوار. لحظهها هم که گذشت، یک عنصر مهمتر هم به این تصویر اضافه میشود. از عدم امکان خوردن غذاهای متراکم، نبود هرگونه مسائل روانی و دستگاههایی که سکوت میکنند، شکل خود را پیدا کرد. موجودی ناگهان زیبا، تنها در آن مسیری که روانی است منبع است تا به رفتار خود او تکیه کنیم.