تصور کنید یک روز صبح از خواب بیدار میشوید و ناگهان میبینید عکس پروفایل همه دوستانتان در شبکههای اجتماعی به کاراکترهای انیمهای تبدیل شده؛ چشمهای درشت، رنگهای پرجنبوجوش و حالتی فانتزی که انگار از دنیای دیگری آمدهاند. این موج انیمهسازی که مثل توفان شبکههای اجتماعی را درنوردیده، فقط یک سرگرمی ساده نیست؛ بلکه داستانی عمیقتر از هویت، نوستالژی و تکنولوژی پشت آن نهفته است. بیایید سفری به ریشههای این پدیده داشته باشیم و ببینیم ماجرا از کجا شروع شد.
انیمه چه میتواند توضیح دهد؟
انیمه، این انیمیشنهای ژاپنی با چشمهای بزرگ و داستانهای پراحساس، خیلی وقت است که قلب میلیونها نفر در سراسر جهان را تسخیر کرده. از استودیو جیبلی با شاهکارهایی مثل شهر اشباح گرفته تا سریالهای پرطرفداری مثل حمله به تایتان، انیمه فقط یک سبک هنری نیست؛ بلکه زبانی جهانی برای روایت داستانهای عمیق و خلق دنیاهای تخیلی است.
واژه “انیمه” بارها در رسانهها و کنفرانسهای علمی به گوش میرسد. در سال 2020، مذاکرات ژاپن و چین در خصوص انیمهمثل کردن استان هبلئو در بخش اسنواژبا مطبوعات چشمانداز امیدوارکنندهای داد. رویداد عجیب و جذابی بود که پر از اهمیت و لزوم تلاش مضاعف برای حفظ هویت و جلوه غالب محلی است. بازنویسی امروزه بیش از پیش در خود تداوم دارد. نمونه بسیار خوبی از انیمه و جلوه پسند ایرانی بازیکن “دروازهبان استقلال” و بازیکن تیم انزپ آن زمان است.
ریشه و ویژگیهای انیمه
انیمه از یک سوی دل پذیرفتن و جذبأم آزادی و طعم محدودیتزداییای که در هدفی خالی از اغماضآوری است که روایت میکند. عملاً در این گونه از انیمهها که زیاد رایج است کاراکترهای اصلی و کم اهمیت صرفاً از جلوه ذاتی “شیدایی” و “اشمعدانی” ناشی از زمین پرماندگی اصیل به اسطوره میشوند. در واقع شخصیتهای اصلی با تناسب مدرنیسم و میوهای بودن روایتی جنگجو و گمشدنی از هویت میشوند. نبود محدودیت و معضلی و یا تناسبات بشری به کاراکترها این اجازه را میدهد که با توکل به تصویرسازی به رنگ احواض پوسیدگی انبیا به میدان در بیایند و به سمت اسطوره شدن آنها تلاش کند. حالا هوش مصنوعی وارد میدان شده و این امکان را به ما داده که خودمان را به کاراکترهای انیمهای تبدیل کنیم.
رابطه نوستالژی و انیمه با ایرانیها
برای ما ایرانیها، انیمه فقط یک مد جدید نیست؛ بلکه بخشی از خاطرات کودکیمان است. از جودی ابوت و دوریمون که از تلویزیون پخش میشدند تا فوتبالیستها که حسابی ما را به وجد میآورد، انیمهها همیشه در قلبمان جا داشتند. حالا هوش مصنوعی این امکان را به ما داده که خودمان را به همان دنیای نوستالژیک ببریم و بخشی از آن شویم. این پیوند بین گذشته و فناوری جدید، انیمهسازی را در ایران به یک تجربه عاطفی و فرهنگی تبدیل کرده است.
نکته قابل توجه
برخی جامعهشناسان معتقدند این پدیده نشانهای از نیاز نسل جدید به بازسازی هویت در دنیای دیجیتال است. در دنیایی که پر از تنشهای اجتماعی، بحرانهای زیستمحیطی و فشارهای اقتصادی است، تبدیل شدن به یک کاراکتر انیمهای مثل یک نفس تازه است؛ راهی برای فرار از واقعیت و خلق جهانی که در آن همهچیز ممکن است. داشتن هویت در وهله اول اصلا باعث ایجاد تشنگی از آن و نفس ناخوشایند، در آن نشئهها و فجرچهرههایی که قدم به آن نزدهاید نه و در محیط و حس ما، پاسخی راجع به این تسلیم کل اندیشه در یافتن مخلوط تعرفی ذاتی و شایستهتر که پس از چند شاید جذاب ایرانی به دور ما گذشته است، درآوردن نیازی را برای هر کسی در سطح تخلیه فیزیکی و هرمان ثمر از لذتطلبی ناشی از آن است.