در مورد مذاکرات غیرمستقیم تهران-واشنگتن درباره برنامه هستهای ایران، رسانههای صهیونیستی تلاش کردهاند مواضع مقامهای آمریکایی را تحت تاثیر قرار دهند. اما آیا این تلاشها نتیجه داشتهاند؟ این پرسش در سرتاسر این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است.
اعلامنامه تلآویو، مدعی شده که دیوید بارنیا، رئیس موساد و ران درمر، وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی با استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد آمریکا در مذاکرات غیرمستقیم دیدار کردهاند، اما او را قانع نکردهاند. این مدعا در گزارشی توسط روزنامه جروزالم پست منتشر شده است.
شبهیههایی راجع به اعتماد رژیم صهیونیستی به استیو ویتکاف را میتوان در متن جروزالم پست پیدا کرد. این شبهیهها بر این نکته تأکید دارند که ویتکاف چهرهای جدید است که باید تحت تاثیر قرار داشته باشد. این امر را میتوان در این صورت تعبیر کرد که رژیم صهیونیستی تلاش کردهاست برای اولین بار، موضعی را در مذاکرات با ایران تغییر دهد.
اما چرا رژیم صهیونیستی بر این باور است که ویتکاف چهرهای جدید است که میتواند تأثیرگذار باشد؟ آنجا که اعلامنامه تلآویو در این مورد مینویسد: «در اسرائیل نگرانی عمیقی وجود دارد که نه ویتکاف و نه ترامپ، قادر به درک درست اهمیت جزئیات بازگردانی برنامه هستهای ایران به حالت قبل در حوزه غنیسازی اورانیوم و سانتریفیوژهای پیشرفته نیستند.»
این نگرانی نشان میدهد که رژیم صهیونیستی میخواهد آگاهانه یا ناخودآگاه، با مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا، آگاهیهایی کسب کند و با صحت و準CISION گزارشهای مربوط به مذاکرات بین آمریکا و ایران آگاه شود.
اما اصولاً دلایل این نگرانی چیست؟ آیا کارشکنی رژیم صهیونیستی در مذاکرات سیاسی برای حلوفصل مسئله هستهای ایران نمونهای از الزامات خود را دارد؟ میتوانیم ابتدا در مورد اینکه از کجا آمدهاست این شبهیهها در مورد ویتکاف را بررسی کنیم.
در یک نگرانی عمیق، که در روزنامه هاآرتص انتشار یافت، اعلان شده بود که رژیم صهیونیستی مشکل ندارد. اصولاً نگرانی رژیم صهیونیستی، در این مورد چنین نگاشته شده است: «در ایران برای کمک به حلوفصل مشکل هستهای با آمریکا، زمینههای متعددی وجود دارد.»
رژیم صهیونیستی بر این باور است که وجود پرانتزهای دور باز