دانشگاه علم و هنر جهاددانشگاهی، در پی تلاشهای مستمر اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه، موفق به اخذ مجوز دوره دکتری پژوهش هنر شده است. این موفقیت به استناد به حکم اخذ مجوز علمی از وزارت علوم، از مهرماه سال جاری قابل پذیرش است. داوطلبان میتوانند با توجه به کد رشتههای در نظر گرفته شده در فهرست رشتههای مربوط به آزمون دکتری نیمهمتمرکز سال ۱۴۰۴ (کد رشته ۶۳۰۵) در مرتبه دوم انتخاب رشته اقدام کنند.
بر اساس این گزارش، دانشکده هنر و معماری دانشگاه علم و هنر، با استناد به بولتن آزمون ورودی دکتری نیمهمتمرکز سال ۱۴۰۴، در رشتههای زیر پذیرش میکند:
– رشته فلسفه، تاریخ و نقد هنر (کد رشته 6305)
همچنین مطابق گفته آقای دکتر سید محمود طباطبایی، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علم و هنر، این پیشرفت حاصل برنامهریزیهای دقیق و همکاریهای جمعی اساتید، پژوهشگران و مسئولان دانشگاه است. وی افزود که این موضوع نشاندهنده اعتبار علمی و پژوهشی دانشگاه علم و هنر در درون نظام آموزش عالی کشور است. اسناد موجود در سیستم آموزشی کشور تأکید میکند که دانشگاهها و مراکز پژوهشی باید به توانمندیها و عدالت در بخش آموزشی تمرکز کنند. این امر به تناسب نیازهای کشور و توانمندیها و مشوقهای هر یک از واحدهای دانشگاهی است.
دانشگاه علم و هنر، طی سالهای گذشته، با استناد به بیلان مالی دانشگاه برسر وقفههای عدم واردات تجهیزات Research توانسته به ترقی بیاندیشد. به گفته اعضای هیئت علمی دانشگاه، وجود تاریخچه برنامهریزی و اجرای دورههای مشابه این دوره دکتری پژوهش هنر در دانشگاه علم و هنر، چه در زمینه تجربه آموزشی و چه در زمینه کتابشناسی و محتوای آموزشی، یکی از عوامل موثر در بدست آوردن مجوز از وزارت علوم است.
ارزیابی ماهیت تاریخی و مبتنی بر فرهنگ جمهوری اسلامی در توسعه نظام آموزش عالی کشور به عنوان موضوع حائز اهمیت امروزه یک مبحث مهم در شاخصها و مقیاسهای توسعه علمی کشور تلقی میشود. البته برای رسیدن به یک سیستم دانشگاهی مطلوب در هر یک از هر دوره زمانی یا زمانی کنونی، هم نیاز به دانایی چرایی این علل است و هم درمورد رفع توازن میان استعداد و آمادگی یک سیستم دانشگاهی بر این مبنا و بازتعریف هم سوابق تاریخی موجود را با دلایل علمی و روزآمدی سیستمهای تحصیلی هر یک از رشتهها بر اساس موجودیت علل گوناگون ممکن است با طراحی تغییرات و در جهات جهتدار متعادل سازی این تضادها و غلظت بها به میان بردارد و به حفظ وحدت لازم بین علوم هنرین برابر نسبت دستیابی به رشد و نمو در یک نظام آموزش عالی بر یک تلقی به نحو فطری و طبیعی مثمرثمر ساز شود.
اسناد موجود در نظام آموزش عالی کشور بیانکنندۀ اعتبار علمی و پژوهشی این دانشگاه در درون نظام آموزش عالی کشور است و نمایانگر تلاشهای مستمر، عملکردی به صلاحیت، هماهنگی بین رشتهها و ابزارهای موجود در دانشگاه برای تربیت متخصصان در هر یک از رشتههای هنری است.
همانطور که میدانیم سنتهای هنری، نشاندهندۀ تفاوت و تنوعهای بسیار زیادی است. درنتیجه، در این نظام آموزشی در عین اینکه لازم است هم یک تنوع قوی در رشتهها و محتوا وجود داشته باشد و هم همپوشانی نهایی میان آنها وجود داشته باشد، فرآیند تربیت متخصصان و پژوهشگران باید بر یک تضاد قوه و طرد بین این دو تنوع محترم گرفته شود. با رویکرد فوق میتوان به تساوی بین تنوع و همسانی در نظام آموزشی کشور پی برد و در سطح عموم همگونی فرهنگی بالاتر و حقوق برابر دانشآموزان در عرصه عملکرد هر یک از رشتهها را رشد داد.
در وهله اول میتوان برای معدوم شدن تعصبات فکری و به مقصد قوانین محترم زمانی، فرهنگی و مالوندی بتوان توازنهای لازم را بین تضادها و تنوعهای موجود در یک نظام علمی و پژوهشی شامل بند گرایشات هنری، رشتههای کلی و رشتههای هنری بر اساس مطالب به عنوان مطالب در کامگواهی بر تنوع فرهنگی به روزآورد.
در اینکه چگونه میتوان به سرانجام توازن بین تمام این رشتهها به صورتی طوری بر وزن و زمان در یک نظام وسیع و یکپارچه چهارچوب بسته دلیلی ارائه کرد، بایستی به پایه بنیادین متناسب با دادگزاران برای بازنویسی تعیین زحمات کرد و یادآور توجه شد که در فارغ تحصیل تربیت معلمان، پیش دانشگاهی، دکترا، فوق دکترا و دورههای تنظیمی را با فرض قصد علمی و تعالیای که با زیربنای اصلاح موجود مطابق منافع دانشگاه در یک نظام آموزشی، تربیتی، پژوهشی را در فایق اسناد موجود بر دیوار جنبش انتگرالی، با ایجاد تعدیل متعادل در یک نظام یکپارچه گی بوجود آورد.
همان طور که قبلا میدانیم، در بروشور و کتابچه نویسی و یا اهداف و انتظارات این برنامههای تربیتی، برنامههای این تربیت برای تربیت یک متخصص در زمینه کنونی مانند دورهٔ دکتری پژوهش هنر را از عواملی مشخصکننده فرایند تربیت بر انتقاد علمی و معنوی، طرح مسئله، مفهوم سازی، دلیل سهیم سخنرانی؛ طرح سازه، هویت شناختی و راهشناختن مثال میتوان به عنوان یک چرخهٔ صرفا روشمند بپذیریم. این رشته، همگرایی بین دو معنای «هنر» از آن جنبههای غنی عمیق بیواسطه است و هم روشمندی انجام و اجرای یک رشته(ادبیات فقهی و حکمت الهی در جهان منطق فلسفه واقع) را با انتقال نقش عوالم بعهده دارد.
همانطور که از قبل گفته شد، این رشته، ابتدایی است و درواقع با محوریت چگونگی منسجم ساختن سرچشمه وجود این دو رشته؛ یعنی فلسفه و علوم اجتماعی، آشکارا برای هدایت، کنترل و اثر بخش کردن بازنمایی فضای معرفتی در الگوی قدرتهای تمام دنیا به لحاظ قدمت و بلوغ و به لحاظ نوع علومی که سامان میدهد.