افسردگی، یکی از شایع‌ترین اختلالات روانی جهان، با غمگینی، ناامیدی و تغییرات فیزیولوژیکی در بدن مرتبط است. پیوند بین بدن و ذهن در این بیماری حتی بیش از آنچه که تصور می‌شود، اهمیت دارد. محققان در مورد ارتباط میان سیستم ایمنی و افسردگی مطالعات بسیاری انجام داده‌اند و در برخی از آنها، متوجه شده‌اند که سیستم ایمنی می‌تواند در ایجاد یا تشدید این بیماری نقش داشته باشد.

ریشه‌های استرس مزمن و اثر آن بر سیستم ایمنی
در بیشتر موارد، استرس مزمن به عنوان یک عامل مهم در بروز افسردگی شناسایی می‌شود. استرس طولانی‌مدت می‌تواند عملکرد مغز و بدن را تغییر دهد، محورهای هورمونی و ایمنی را تحت تأثیر قرار دهد و در نهایت زمینه‌ساز افسردگی شود. در این حالت، سیستم ایمنی ممکن است دچار اختلال شده و به جای محافظت از بدن، خود به عاملی برای التهاب و بروز اختلال‌های روانی مانند افسردگی تبدیل شود.

یک Studies گسترده در سال‌های اخیر به رابطه بین التهاب و افسردگی اشاره کرده‌اند. برای مثال، برخی مواد شیمیایی طبیعی در بدن که در واکنش ایمنی نقش دارند، مانند سیتوکین‌ها و اینترلوکین‌ها، در افراد دچار افسردگی به میزان بیشتری دیده شده‌اند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که سیستم ایمنی و محتوای التهابی در بدن ممکن است ارتباط مستقیمی با افسردگی داشته باشد.

تحقیقات انجام شده به بررسی شواهد علمی موجود در ارتباط میان فعالیت‌های سیستم ایمنی بدن و افسردگی به‌عنوان پژوهش‌های مروری درducted. این مطالعه به بررسی نقش التهابات و مواد شیمیایی مؤثر در عملکرد ایمنی بدن در ایجاد یا تشدید افسردگی بر اساس مقالات علمی فارسی و انگلیسی منتشرشده از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ ادامه دارد.

مطالعات اخیر نشان می‌دهد که شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد التهاب در بدن می‌تواند در بروز افسردگی نقش داشته باشد. ماده‌های شیمیایی مثل اینترلوکین-۶ و فاکتور نکروز تومور، که معمولاً در واکنش به عفونت‌ها یا آسیب‌ها تولید می‌شوند، در برخی افراد باعث تغییرات روانی و بروز علائم افسردگی می‌شوند. این گمان می‌شود که واکنش‌های ایمنی بدن می‌توانند در بروز اختلالات روانی هم نقش داشته باشند.

در دیگر راه‌حل‌های توام با چالشی در درمان افسردگی شامل کار روزانه رشته درمانی‌هایی که روان بالینی برای وزن روانی فرد مرتفع می‌کند. این اقدام مهم نیز اهمیت نقش مداخلات روانی اجتماعی را در درمان افسردگی و بهبود سلامت کلی فرد برجسته می‌کند.

مخاطبان باید در فهم کیفیت زندگی، سرآغازگی توانایی و در تعامل دهان عصبی و جایگاه می توانند به اغراق خود گرفتار شوند.
نتایج این تحقیق در مجله “تحقیقات علوم رفتاری” در حساب آن سرهای مؤکد شده است.
خطرهای احتمالی در باب اینکه خوب سازی روانی مزور ممکن است نیاز داشته باشد، لاینحال نیاز به انجام تحقیقات مربوط به مشکل بیشتر است.

توسط mohtavaclick.ir