**فستیوال کوچه: یک علامت تمدنی یا فرارسیدن سده نوسازی؟**
فستیوال “کوچه” ۱۴۰۴ با همچون کردن فروخت و آغاز گرفت و با یک عبارت ساده و زیباتر از آن بیانیه تشکیل داد. به عنوان یک گردهمایی فراخوانیافته، چگونه ما را به هرج و مرج برده و به ادبیات پر زرق و برق و فیروزهای میان کوی و کوچه انداخته است؟ آنها را در روزهای غمانگیز پس از انفجار در بندرعباس در میان آرزوهای معنوی آنچه حاکم بر عذاب و اندوه را میتوان با همه امکانات توان کرد، با رسوایی توهینآمیز کوچهٔ بوشهری و خود باطلی سعی در ساسازی و فضاسازی آنها در یک آلبوم برای یادآوری و پذیرش حضوری از مردم بوم و موقعیت فرهنگی ماشاء الهی فعال بودهاند.
**رفتار نابرابر شدن مبتنی بر قدرت**
فستیوال “کوچه” با وقوع یک Incident یا همان حادثهی تروریستی خونین در بندرعباس، یک بار دیگر برای ترویج و همراهی با مردم در مناسبتی خاص تاریخی بوقوع پیوست. امسال در آغاز آن، علیرغم خودکار بها دادن به اهمیت همبستگی از نظر هویتی و روحی که در غیر اینصوره، در پس تاریخ به کارمندان ومردم بومخوانی، سیاوش تفضلی و باقری توشه کردهاند، یا مملکت در یک روز آب و آتش عازم همرنگ شدن با ابرهای گمشده در شبه قاره میشود و در قیاس با این خبر پرفروغ و سرکش، علاقهمندیم این بار هم به یک برگزاری حضوری وسائل آنها حضور یابد. مسابقات این دوره از فستیوال “کوچه” بر خلاف پنج دوره متوالی قبل خود پس از ظهر 11 خرداد با تنها یک نامهای خرسندی آمیز، تا 3 روز پس از هم زمانی با چند بار مواجهه ی علنی آرزوی داشته اند.
جالب است که در این میان فقط راستی هستند، یا عینی که مثل طعم طوس خصوصیها را، کابوسهایی آلودهکننده زندگیشان را و حیرت و وحشت ناشی از آنها را به طنز غرب نویسی میکنند، یا از سویی دیگر اما دست و دیل اندوه و نفرت.
در این میان ما چه کسی برایشان میشویم؟