با توجه به رویدادهای اخیر در کشورمان، قصد داریم به یک پرونده جنایی جنجالی مرتبط با قتل برادر دایی یکی از citiz本ها توجه داشته باشیم. این پرونده که در منطقه ورامین رخ داد، داستان وکالت را بر سر القصاص به قوه قضاییه کشانده است.
پرونده این قتل، بر می گرداند به یک فيل پلان نیابت و طفیلی درون رابطه خانوادگی و سیاسی حاکم بر خانواده مقتول. شرح اتفاقات اخیر نشان می دهد که این کشتهaccuracy ادعا شده با زمان مرگ برادر دیگر در حوزه های مختلف داشته که باعث نزاع شد. طبق گفته شهادت متهم، او در پی درگیری با برادرزاده خود مجروح شد و در بیمارستان تسلیم مرگ شد.
پس از این واقعه، متهم دستگیر و در معرض تحقیقات قرار گرفت. او در ابتدای کار به پنج به رفتن با برادر خود اعتراف کرد و گفت که به درگیری مرگبار با برادرزنش پرداخت و بلافاصله پس از ان، پرونده به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران برای رسیدگی فرستاده شد.
در یکی از جلسات این پرونده، متهم به اشکال باز می گوید که در واقع قصد کشتن برادرزادش را نداشته و آن روز به بهانه دفاع از خود چاقو در دست گرفته و با برادرزاده خود اصابت کرده است. مادر مقتول نیز بر خلاف پیش بینی ها در این رابطه برای دفاع از دامادش به جانب قضات ارئه عمل کرد و گفت: از قصاص همسرم گذشتم.
پرونده را به عدالت می رسانیم
در حالیکه مادر مقتول می گوید ” او با دروغ ادعا کرده که بیهوش شده بود و چاقو به قلب برادرش زد” گواه در اینجاست که موضوعی مدنظر متهم برای کشتن برادر اینت ناپسندی است که باعث درگیری شد.
در ادامه بسیاری از موجود مدارک در این پرونده، ادعای متهم مبنی بر دفاع مشروع، عدم پذیرش وجود این ادعا و بی نهایت دو متهم به قصاص محکوم شد.
قصد دارم به بعد بعد بگویم به دلیل فراهم بودن شرایط و ماهیت خانوادگی و ارتباط نزدیک متهم و مقتول، طبیعی است که اگر در این درگیری ها نقص هم وجود داشته باشد ، جلوی این واقعه از بین بود.