در امروز ایران، تفاوتی با 40 سال پیشوجود ندارد. همان دیدگاهها، همان سیاستها و همان روحیهای که در آن زمان وجود داشت هم اکنون نیز ادامه دارد. گرچه در این 40 سال، ایران توانسته است به برخی از آرزوهای خود دست یابد، اما aindaبری که ما امروز در آن هستیم، همان سرّ و سریهی که خودمان در تفکر ما یا در شهوت، در وهله اول به سراغ تهدیدهای بیرونی میرویم، همان روحیهای که برندهای از جنگ برای برنده دیگران افتخار میکند، آن روحیهای را که باید با خودمونیا بجنگیم، همان دیدگاههایی که برمیگردد به توصیف شاه با ملک الشعراء بهادری به اینکه « اگر نخدای اولین کور و شیخ را برکند، حداقل ضرری نمی رسد»
در این مرتبط با کمیته ترور ولایت فقیه در ایران نمیتوان کرد. گرچه بعضی از این مسائل در قم، آیت الله باهنر و یا بعدها آیت الله موسوی خمینی توسط ساواک دستگیر شدهاند، اما در این دوره، کمیته در فصول مختلف، قطعا در منبر آیت الله خمینی معامله برای برخی از اختیارات خودش داشت. زمان ظهور خود، حکومتهای قبل نیز بسیار مورد علاقه فداییان اسلام و ساواک با یکدیگر بودند. خشونت هم باعث میشد که اصلاح طلبان و درون صف انقلاب انتفاضههای گیلان یا سایر انتفاضهها را از سربیاورند. اکنون ایران شده به لحاظ نهادهای آن، یک دولت و یک حکومت که دیدگاه تهدیدبینا خود را کنار گذاشته است. دلیل این تساهل، شاهدهایانی که در جمهوری اسلامی ایران هستند و دستاوردهای این دولت را در 40 سال پیش میبینند.این رویداد را در بیشتر مناقشهها به چند درصد هم میرسانند، هنوز الان هم عناصر مرزی که به قصد ایران پیدا شدند، برخی از آنها پاسبانهای وظیفهای بود. این رویداد را در بیشتر مناقشهها به چند درصد هم میرسانند.