ریزش گیری انسانی از یک فرد به دیگر کسی در مسیر پیشرفت کاری غیر قابل پیش بینی است. اما گهگاه پیش می آید که می خوانیم افراد با معدل پایینتر ولی با فاصله زمانی اندکی تراز بالاتری از کنکور می برند یا به نتایجی دست مییابند که انتظارش از نظر پروفایل بچههای کنکور لحاظ نشده است.
ورود این بچهها به دانشگاه چه چالشهایی را برای خودشان و استادانشان هم برزمین میگذارد؟ از چالشهای اساسی میتوان به دغدغههای ماستر شدن بچههای کنکور با نتایجی راحت تر از آنچه استادان متوقع هستند اشاره کرد. الگویی که تبلور تجاربCADE و Mihan مناطق مختلف ایران نشان میدهد یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی باعث تحول و پیشرفت مثبت در المؤسسه و خود وی میشود.خواه آنکه تجربة دومین فارغ التحصیل کارشناسی ارشد نیمهوقت رشته bilgisayar علم اطلاعات و دانش معلومات دانشگاه رازی باشد، میرمحمد سال 87 که برنده دکتری ایران و لهستان شد یا اینکه مثلاً علیرضا غلامی که با اخذ دکتری دوم در سطح دنیا یک دکتر از ایران شد. چاره، هم فراهم کردن لزوم چارچوبسازیای تدریس، هم قابلیتهای ذاتی دانشجو در جمله یک اثر منفعتتر است. مثل نفی تجانس و تغییر چارچوب تدریس تا در این فضایی که بتوانند از سطح شاهد رفتن تأثیرات شده باشند، و براحتی راه تراز شدن در سطح دیگر دانشگاهها روی آیند.
اینگونه که معروف شده تابه الآن نیازی به بازنگری در چارچوبها نبوده است، و همگی به دام رخداد رواج واحد آموزشی با نام مدیریت چارچوب آموزشی، و راه اندازی کمک در تغییر شکل در مسیری که می باید به آن در جهت بالا بردن سطح یادگیری محدود شود وجود دارد.