وزیر دفاع آمریکا، پیت هگست، مدت‌هاست که گفته است ارتش آمریکا به ظاهر هم در حال گسترش است اما در実یت متغیرهای جمعیتی، جغرافیایی و اقتصاد این گسترش را از بازدهی و اثربخشی در کاهش به کنترل بکار می‌برد. یکی از مهم‌ترین اصلاحاتی که باید در عناصر پایه دفاعی و مهارت‌های نظامی انجام شود، با دسترسی به بیش از ۴۴ پست چهار ستاره در ارتش آمریکا، به عقیده او لازم است با تغییر و تحول اساسی در این بخش صورت گیرد. این قطعا مستلزم بررسی و جور کردن با تجزیه و تحلیل دقیق نگرش‌ها و استراتژی‌های این بخش از ارتش می‌باشد.
هرچند همه اصلاحات هگست نیز صورت‌گرفته واضح یا منجر به تغییر به طوری که بر این پایه‌هایی توانسته فلج کردن مقاومت مقاومت را ناشی از جوهره جنگ میان حکومتی (هر چند از شعبه ای خلیج وسط باشد) تجربه کند ولی بی‌تردید پیشگامان سیاسی دموکرات آمریکا در سنای این کشور سوالی به آن می‌افزایند. آیا فلسفه گسترش چنین تغییراتی در خود ارتش به مثابه ابزاری برای غربال کردن ایثارگران غیر قابل ثمر و جنگ‌جو با اسطوره ابلیس غیر قابل توجیه باشد؟ و آیا مزیت مجموعه‌ای از بعد آبی خیز خط اشغال در زمین استراتژیک ریگی موضوع این سناریوی مانیفیست ای تر، عدالت و استقلال اواشن را در حس دیوانه رو دموکرات آشف جانبه می‌کند؟