در زندگی روزمره، مردم باید بین نفع شخصی و منافع جمعی انتخاب کنند، اما این انتخاب همیشه ساده نیست. گاهی شرایط اجتماعی باعث می‌شود که افراد دنبال سود خودشان باشند، حتی اگر به ضرر دیگران تمام شود.

در میان چالش‌های اجتماعی، ترجیح منافع فردی بر مصالح جمعی یکی از اساسی‌ترین مسائل است. این چالش در بسیاری از جوامع، از جمله ایران، به یکی از چالش‌های اخلاقی و اجتماعی تبدیل شده است. در موقعیت‌های مختلف روزمره، مانند رانندگی، خرید، محل کار یا حتی در روابط دوستانه و خانوادگی، افراد ناچارند بین نفع خودشان و منافع دیگران تصمیم بگیرند. این تصمیم‌ها، حتی اگر کوچک باشند، الگوهایی می‌سازند که در رفتار عمومی جامعه بازتاب پیدا می‌کنند.

وقتی نفع فردی به طور مکرر به نفع جمعی ترجیح داده شود، نتیجه آن ضعف همبستگی اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی و افزایش بی‌نظمی در سطح جامعه خواهد بود. این مسئله ریشه‌های عمیقی دارد و ساختار اجتماعی، تجربه‌های تاریخی و شرایط فرهنگی جامعه ایران باعث شده‌اند که افراد بیشتر به دنبال منافع شخصی باشند.

بیوگرافی‌های این پدیده را می‌توان در سفرنامه‌نویسان و تحلیلگران مختلف یافت. از دوره قاجار تا امروز، این گروه‌ها از روحیه سودجویی، تقلب و بی‌تفاوتی نسبت به جمع در میان بخشی از مردم ایران نوشته‌اند. نمونه‌هایی مثل رشوه‌گیری، تقلب در تولید مواد غذایی یا فسادهای اداری، همه نشانه‌هایی از این وضعیت هستند.

سید حسین نبوی، استادیار جامعه‌شناسی در دانشگاه خوارزمی، همراه با یکی از همکارانش، تحقیقی را درباره چرایی گرایش شهروندان با تمرکز بر شهر تهران به منفعت‌طلبی فردی انجام داده‌اند. آن‌ها در این پژوهش کوشیده‌اند دلایل اجتماعی ترجیح منافع شخصی بر منافع جمعی را در زندگی روزمره مردم بررسی کنند.

تحقیقات این دو عالم، به نتایجی اشاره کرده که نشان می‌دهد در دوران سخت کرونا، اکثر افراد همچنان منافع شخصی خود را در اولویت قرار داده‌اند. در واقع، ۹۴ درصد پاسخ‌دهندگان گفته‌اند که در حد متوسط یا زیاد، نفع خودشان را به منافع جمعی ترجیح می‌دهند. آن‌ها همچنین کشف کردند که عوامل مختلفی مثل بی‌تفاوتی عاطفی، تقلید از گروه‌های مرجع، تجربه‌های موفق قبلی از سودجویی، و میل به نوآوری (گاهی به شکل دور زدن قوانین)، در تقویت این فرهنگ موثر هستند.

رهایی از این فرهنگ، نیازمند تغییر ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه است. افراد باید در شرایط پیچیده‌تر زندگی دیگر انگیزه‌های رقابتی خود را تحت کنترل درآورند و در عوض ارزش‌های همکاری و همیاری را که حاشیه سازی نمی‌کنند، نهادینه کنند. مقابله با با بی‌تفاوتی عاطفی و تقلید از گروه‌های مرجع نیز ضروری است. همچنین باید برای تقویت رفتار مناسب اجتماعی و فرهنگی اقدام کرد.

نکته‌ای دیگر که نشان می‌دهد مشکلات اجتماعی کشور، ناشی از نبود الگوهای همکاری و همیاری است و اگر بخواهیم مشکلاتی که در پی درازمدت میاد بگذریم، باید فرهنگ تربیتی خانواده‌ها، مردم و رسانه‌ها روغنی لازم برای گره زدن این تفرقه هدفمند، باشد، به طور مثال اگر در تلویزیون‌ها سریال‌هایی را برمیگردند که انگیزه‌های حمایتی را در بین مردم به وجود بآورد، آنوقت شاید حل یک گرفتاری به وثقه بهترین راه حلش خواهد بود.

توسط mohtavaclick.ir