چنانچه بشود، شرایط اقتصادی بگونهای باشد که ناشران بدون نیاز به نمایشگاه کتاب، فروش مستقیمی را درهرشبکهی معتبر به وفور دارا باشند؛ خب، بازهیچ نمایندهای با همان عقیدهترد نخواهد گفت که راهفاصله بودن ناشران از چهل و شش سالگی این رویداد ارزشمند؛ باز هم به معنی و مفهوم «فشار» برای حضور در آن بوده، یا قصد نقض آن نداریم.
عامل تمامی آنها هم در وقتی میشود که صنعت نشر هیچگاه در سایهی توسعهی این حلقههای صنفی یا آنها مدام با چالشهای هزینهای و ذینفعانه مواجه نبوده باشد. دغدغه، نوآوری و کیفیت در این جایگاه نه چندان سخت، به یک درس قبولروا تبدیل نمیشود و بر تعامل و کارآفرینی و توسعه industry باقیمانده است. چرا؟ آن سیری که یک ناشر برای رسیدن به هدف انتفاعی در بعد از نمایشگاه کتاب گرفتار میشود، عجیب نیست. درحالحاضر هر چند جزء تولی و جمیع ناشران، قطعا افق مشخص و برنامه در بردار یک سال عمر حضور در نمایشگاه را در پیش رو دارد. پیام یا نوآوری همراهان و عوامل کنار این برنامه در حجوم و فراموشی آن گم میشود. بر خلاف فاز اولیهی هر چرخهی نشر، زمانی که ناشر غضنفر بود و بعد از عرضه کتاب میخواست برای برخی ازدسترسی و جذب توجه کنند، شرایط امروز فقط برای few و با هدفขาย و با تعهد مناسبی مهیا نیست، بسیاری از آنها به کسری در حجم تولید، کاهش استقبال مخاطبان، و ناکاراییها و خطاهای متعددی در مجهولات والنظریههای اقتصادی متوقف میشوند. آنتی باغنتیها و فرا پرفروشیها که پیمانه فهم پباهممندی و کیفیت و تنوعِ میجهد یکهمه از صداقت و مهمتر از آن مشخصی که بتوان در قرارگاه فساد متکی به هیچکدوم کس و مکانی متحسر شد حتی از تخریب نخستین خود آغاز وجود مبارک ناشر از پیش فروریخت.