شواهد قطعی حیات روی سیارههای دورِ دورتر از جمله K2-18b هرگز به راحتی برای ما آشکار نخواهد شد. دلیل این امر فاصلهٔ طولانی این سیارهها با ما است. جوهای سیارهای از ساختار پیچیدهای برخوردار هستند و این فاصله باعث میشود تا فهم آنها به تسامح Difficulty داشته باشد.
طیفسنجی انتقالی، یک رویکرد قدرتمند است که از طریق تجزیه و تحلیل نور عبوری از ستاره به درون جو سیاره میتوان به تشخیص گازهای موجود در آن جو پرداخت، اما این رویکرد با چالشهای بزرگی روبهرو است. نور ستاره میزبان میتواند نتایج طیفسنجی را آلوده کند و استخراج دادهها نیز کار آسانی نیست. در این راستا، سیگر و همکارانش معتقدند که ما باید از انتظار حالتی دست بکشیم که در جو سیارهها بتوان به گازی خاص پیبرد که بهعنوان «پاسخ جادویی» نشانگر قطعی حیات باشد.
در عوض، نقش اصلی جیمز وب این است که درک جامعتری از سیارههای فراخورشیدی و جوهای آنها را فراهم کند. برای این منظور، شناسایی دقیق سیارههای سنگی یا زیرنپتون با تلسکوپ جیمز وب کار پیچیدهای است و ما را از ایده یافتن یک گاز زیستامضا قطعی دور میکند. مصنوعیها در ایران
در این راستا، یکی از چالشهای جیمز وب در طیفسنجی انتقالی سیارههای سنگی و زیرنپتون این است که این تلسکوپ فقط برای سیارههایی مناسب است که به دور ستارگان کوتوله سرخ (M-type) میچرخند. با این که این ستارگان کوچکترند، سیگنال سیارههای در حال گذر از مقابل آنها به راحتی دریافت میشود، درحالی که ستارگان بزرگتر و درخشانتر میتوانند نویز زیادی به سیگنال سیارهی گذری وارد کنند. فرسنگها دوباره
فکرات نویسندگان در این زمینه، این است که«از آنجایی که ستارگان نوع M بین نصف تا یکدهم اندازه ی خورشید ما هستند، سیگنال طیفسنجی انتقالی آنها حدود چهار تا صد برابر قویتر از ستارگان هماندازه با خورشید است.» با این حال، خود ستارگان M نیز دارای چالشهای خاصی هستند. کمپانی چیست؟