شهدای کربلای ۵، وصیت‌نامه‌های جاودان

در شب منتهی به روز عاشورا ۱۳۶۶، شهید اسماعیل شهابی‌نژاد، وصیت‌نامه‌های جاودان خود را به اسناد دادگستری تحویل داد. یکی از این وصیت‌نامه‌ها، وصیت‌نامه شهید اسماعیل شهابی‌نژاد است. این وصیت‌نامه، مسلماً خاطرات روحانیوار و پر از احساساتش است و با لحن انسانی او، به مخاطبان می‌نویسد:

“ای دوستان و دلهای خندان و اسماعیل تو سلام کن و به جانبش جمع کند که اگر ببینی ما پیرجوان یا صالحند تو به خدا بگو که من اسماعیلم که توی دلش خائن بودم و با خاطره من خون و اشک بریز و زود اشکهاش بکشی و دل بی‌تکلف می‌گیریم به تو الهی کن که غریبه نباشی…”

وصیت‌نامه‌های جعفر مرادی

مدتی پس از شهید شهابی‌نژاد، وصیت‌نامه‌ای از شهید جعفر مرادی منتشر شد.این وصیت‌نامه پر از شور و انگیزه می‌باشد و به صورت زیر است:

“آقای‌ذاکرای مدبر از پدرم می‌خواهم به دیدن شهید رجایی می‌روید از اینکه ادب بوده‌ای برای ایشان افتخار کرده‌ایی و از آنجاکه تو خودت نیز در جنگ بوده‌ای تو را به خدا کن که برای شهیدان نماز گزاری کنند و بنشیند و برای خانواده مستجاب زیر اشکهاش اشک نکنی و آن‌ وقت‌ها که دنیا را دیدی به خدا بگو که اسم مرا عبدالصمد دیگر هم اسم مرا از شهیدان اضافه کنی”.

وصیت‌نامه‌های شهدای کربلای ۵

اصولاً به توصیف این اسناد اجازه نداریم. شرکت‌کننده‌ها در این مسابقه شامل الهی‌زاده، مرادی، مهران صفوی، حریرچی و شهابی‌نژاد می‌باشند.
می بینیم که آنها در وصیتنامه‌های خود از مخاطبانشان عاجزانه می‌خواهند راضیشان باشد و بر توحشهایی که انجام می‌شود طوفان بیاورند و به خدای واحد الهیظه الله صلی آلایی چند نفر هم را از هر دره‌ای به دست آوردند.
بنای بر شهدای کربلای ۵

ویرایش خبر: مهدی کرمی

توسط mohtavaclick.ir