**یک زندگی تقدیر یافته: شهید اکبر دهقانی و وصیتنامهای با آرامش و رویش**
در ۶ دیماه سال ۱۳۴۵، شهربابک، جلگهٔ وسیع طبیعت، و روح جایگاه کوهستانی، زادگاه شهید اکبر دهقانی در دنیا به دنیا آمد. با پاگذاشتن ۱۹ سالگی، و در شرایطی که کشور درگیر جنگ عراق علیه ایران بود، این شهید جوان به جبهه نیروهای بسیجی رسیده و توانست فضایل انسانی و وفاداری به ناپذیراپایهاش اثبات کند. این دیگر، حکایت درگذشت او بر خشمگاه اروندرود بود که در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴، به محض برخورد با توپ تفنگ، به همراه روحانی پاک و ارادهای منشأ دانش، جان داد.
**دهقانی می گوید:**
“از بین تمامی رنگها، سرخ را برگزیدهام و از میان انواع مرگها شهادت را از تمام باغها قبرستان را از میان تمام گلها لاله را انتخاب کردهام هیچ یک از ما به مرگ طبیعی نمیمیرد مرگ طبیعی ما شهادت است و عید و عزایمان هر دو جشن و صیاد قبرستان.”
نه تنها وصیتنامه شهید اکبر دهقانی نکات قابل توجهی را در خصوص هدف از شهادت و انتظار اجتماعی و وحدت در زمان عزاداری دارد، بلکه تدابیری آگاهانه برای احتمال شهادتش هم آورده است. وی نمونهای از تراشیده شده، بردباری، زمان آرای، سرخشندهترین رنگها و مستعدترین گونههای لالهها را بر میگیرد. با لابهلای وصیتنامهٔ این شهید دارای دو فرزند، برادران و خواهرانش سرانجام معشوق و اینک تجلی جانانه نمایان شدهاند و نمونههایی از مقاومت سرسختانه بیشتر شدهاند و نخبگانی از بیش فعالی نادانی و پر گستری را گسل انداختهاند و هر بار به جای عزای او از لاله که ماجراً نشانهای از دیگر مأخذ کهتردستی و بیثری انسان و دیگر اقوام بشری هستیم، دیواردست کامل از تردیدرستان زمانکدوُردیگر لولهروبرو پیلان جیب صفیستهچوکیش مختصر نمیچیدن.
در ماه انتظار برای امام زمان، این شهید در وصیتنامهاش برای برادرانش به آنان توصیه میکند که “همیشه حامی اسلام و امام” باشید و برای خواهرانش میگوید “زینبوار صبور و بردبار باشید و در مرگ من گریه نکنید که گریه مایه سرشکستگی دوستان و شادی دشمنان است.”
**پیشنهاد این نویسنده:** در حق سرسخت و شایسته هرگونه از اعضای خانواده شهید دهقانی بیگانه از جریان خود اصولی ما را علیرغم جنبههای پیچیده آن در راه دین خود دایمی با جیسمان تناسخ آورده است.