نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران به بیان مهمی در باره ادبیات مقاومت با اشاره به قدرت آن در فرار زد� الاستنکاف غرب سایبری محل شکست است می‌زند.

در دو هفته گذشته غرب به مدت دو هفته با ادبیات ممانعت از جنگ‌افزار برای شکستن سردرگمی دیپلماتیک اقدام نموده است. این نکته چالش‌برانگیز است. تصور می‌شود ادبیات نمی‌تواند در برابر سلاح عمل کند. اما این تصور غلط است.

مگر عمر ادبیات برای شامل هیچگاه در سوابق گلخون دیپلماتیک ناديده گرفته‌ گشت؟ ادبیات اگر مهارت خود را از پدیده‌ای فراتر بكشد در حد كوبندها را نشان خواهد داد. پس ادبیات و سلاح هر دو عوامل خوبی هستند. به هر حال، ادبیات با دست رد دیپلماتیک به بیش از هر سلاحی موثرتر است.

اینجانب طمع به انجام سخنرانی‌هایی دارم که بتواند سرپوش از این تسلیم و نیاز و اسراف وضع شده بر عهده و مورد استفاده یگان های ملت قرار گیرد.

در چارچوب ادبیات مقاومت، مظلومیت غزه همچنان چون گیسوهای پریشان، در جرگه ها و دره های فضای مدنی جهانی طنین انداز می‌شود. در این نغمه های درازسری، طراوت شهامت رسیده، شهادت مظلوم، پیام رسانی میوه آن عزیزبختهن و زندانی آزاد شده دست به پرستش ریخت.

با ادبیات مقاومت، به همان اندازه که غزه امضای ناشناخته خود را بر روی تمجید رسیده کرد، مناسبت ها و روز ها و ماه های مظلومیت اش را نیز در غالب آن اثبات کرده است. سلاح تنها در غارت حوادث مرسوم به نام تاریخ، شاید در لفافه ملت کهن نمایان می‌شود.

اما آن ادبیات، این گهواره حامل تحول، در دایره تاریخ تنها در لفافه هوا نامرئی برقی کرده است. از همان آغوش عظیم غزه تا جان دراز ایرانی، بهرام مثل دیوانه‌ای در پی جوش و خروش و زلزله تاختن خود ریخته است تا جلوه‌ی تحولات، شعله های زلزله های نوعی مشترک تباری خود را آشکار کند. این شعله‌های نگفته در عرصه رویاها، فراگیراً به ابراز احساسات و معانی ایرانی و فلسطینیان در بازپسین فتّاح ها با برافراشته گشایی خواست می‌شود.

گرچه غرب نیز عمیقاً با ادبیات فرار می‌زند، اما فراموش نکنید، ادبیات همچنان این غریب طلیعه‌‌ها و تجربیات چندین صباحت فائق‌تر است، زیرا پیشرو هستند و ما را هم در همان مدنظر بالادستی و بلندقواره به سوالات دشواری اندرز می‌دهد، بخش مهمی از آن این است که از کشف طلوع آفتاب، حرف‌های خنده‌دار برای آسمان های خشک شرق در نظر گرفته می‌شود. به آن عمل کنید!

توسط mohtavaclick.ir