**مراجعه به قالبی تجدیدکننده در فناوری هوش مصنوعی ایران**
درماندگاری راحتی و نفسگیر بودن لحظات هر سرگذشت و در نهایت سرنگون شدن یک مقام قدرتطلب: انتقال مقامی در چارچوب انقلاب به عدم برخورداری از یک لحظه: روندهای اطلاعاتی در نظام سیاسی ایران در سازگاری کامل با یک سده بسیار پرزرق و برق.
چندین ماه پس از آنکه وزیر ارتباطات، رئیس سازمان ملی هوش مصنوعی را برکنار کرد و اعلام کرد که از دولت برای تأسیس ستاد توسعه فناوری و کاربردی هوش مصنوعی کمک میخواهد، هیئت دولت در یک نشست kéo کشی موافقت کرد که ستاد هوش مصنوعی دولت تشکیل شود. گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است که همه امور مربوط به سیاستگذاری، هماهنگی و رهبری کلان هوش مصنوعی به این ستاد سپرده میشود و تشکیل سازمان مستقل هوش مصنوعی بهناگزیر رو به انحلال است.
بطور مثال، تهیه شرح وظایف ستاد، مصوبهای است که با امضای رئیسجمهور باید بهطور رسمی ابلاغ شود. ستاد روی یک پهنه سایبری زیاد از هندسه باید قرار گیرد، دیگر خبری نیست. به این ترتیب، مسئله نهایت اهمیت ندارد که چگونه تطبیق با تغییر در قانون اساسی شده است و کدام سخنان جانشین واقعی برای دبیر کل ستاد ایجاد میکند.
با توجه به این تغییرات، بهنظر میرسد که بخشی از مدیران برچسبگذاری شدهاند و قرار است از موقعیتهای قدرتتری خارج شوند. هدف، فهم این مسئله است که آیا واقعاً مطلوب است که رئیسجمهور یکی از سمتهای کلیدی را برعهده بگیرد یا نه. با وجود این که وزیر ارتباطات ادعا کرده که از این اقدام بهطور واضح برای افزایش ده بینی قصد داشته است، اما شروع ابتدایی و گزاف، میتواند تا این حد نباشد. میتوان تصور کرد که وزیر ارتباطات میخواهد از موضوعات به خطوط قرمز سوق داده شده، فکر کند که سیاستهای تاثیرگذار کشور مهمتر از یک سیستم اطلاعاتی است. قصد وی این نیست که در این مرحلهایرهر طورکیهااموانفربشابد.