یک چهره جدید از کار کودک در فضای مجازی: «کودکان کار مجازی»
در سالهای اخیر، کودکان در فضای مجازی در یک نقش-new ظاهر شدهاند. آنها با ظاهرهای آراسته و لبخندهای ساختگی در قالب تبلیغ و سرگرمی در شبکههای اجتماعی به نوعی کار تماموقت مشغول هستند. این کودکان اغلب با پوششهای جذاب و رفتارهای نمایشی ظاهر میشوند و نقش مهمی در تولید محتوا و تبلیغات در پلتفرمهای اجتماعی دارند.
کودکان کار مجازی، برخلاف کودکان کار سنتی که معمولاً برای تأمین حداقلهای زندگی خود یا خانوادهشان مشغول به کار هستند، انگیزههایی مانند جلب توجه، افزایش دنبالکننده و کسب درآمد بالا در اولویت قرار دارند. این وضعیت، تصویری تازه اما نگرانکننده از بهرهکشی از کودکان ارائه میدهد که در نگاه نخست، چندان قابل مشاهده نیست.
کودکان کار مجازی، با آنکه ممکن است در ظاهر زندگی مرفهتری نسبت به کودکان کار خیابانی داشته باشند، اما به شکلی دیگر مورد استفاده ابزاری قرار میگیرند. والدینی که گاهی خود را مدیر صفحات اینستاگرامی فرزندانشان میدانند، نقش اصلی را در این فرایند دارند. کودکانی که قرار است با شیرینی کلام، چهره جذاب یا نمایش بازیگوشی، دنبالکننده جذب کرده و در نهایت به کسب درآمد کمک کنند.
در این زمینه، پروین سوادیان، استادیار گروه علوم اجتماعی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، با دو تن از همکاران دانشگاهیاش، پژوهشی در خصوص کار کودکان در فضای مجازی انجام دادهاند. این تحقیق به بررسی پدیدهای پرداخته که در آن کودکان، در شبکههای اجتماعی به شکلی نوین و غیرمستقیم به کار گرفته میشوند، بدون آنکه از ماهیت دقیق آنچه انجام میدهند آگاه باشند.
نتایج بهدستآمده نشان میدهند که فعالیتهای این کودکان در فضای مجازی عمدتاً در سه دسته تبلیغاتی، نمایشی و خدماتی قرار میگیرند. پس از تحلیل مصاحبهها، مفاهیم و مقولههای متعددی استخراج شد که در نهایت به چهار مقوله اصلی ختم شد: زیست-تجارت مجازی، کودک نمایشی، هویت سیال، و مطلوبیت نهایی والدمحور. در این میان، مفهوم مرکزی که پژوهش بر آن تأکید دارد، «کودک-برده مجازی» است.
بر اساس یافتههای این تحقیق، در فضای مجازی دیگر نه تنها بدن و چهره کودک، بلکه تمام هویت او به کالایی تبلیغاتی تبدیل میشود که بر اساس سلیقه مخاطب و برای جذب دنبالکننده تنظیم میشود. کودکانی که نقششان بازی کردن یا یادگیری نیست، بلکه نمایش مداوم برای جلب توجه است. این کودکان در واقع، با ظاهری شاد اما با فشاری روانی، درگیر نوعی بردگی مدرن میشوند.
اهمیت این یافتهها در آن است که ما با شکل تازهای از استثمار کودکان روبهرو هستیم که برخلاف تصور عموم، صرفاً به خانوادههای فقیر یا مناطق محروم محدود نمیشود. این نوع بهرهکشی اغلب در خانوادههایی دیده میشود که امکانات مالی و دسترسی به فناوری دارند و با شناخت بازار، از فرزندانشان برای تولید محتوا بهرهبرداری میکنند.
پژوهشگران هشدار دادهاند که هویت این کودکان بهتدریج شکل مصنوعی و ناپایداری پیدا میکند و آنها را به «کودکان ویترینی» یا حتی «کودکان قُلکی» تبدیل میکند که صرفاً تا زمانی ارزشمندند که بازده مالی دارند. این یافتهها میتوانند به منظور آگاهی بخشی بیشتر به افراد جامعه برای حمایت نکردن از این گونه اقدامات مورد استفاده قرار گیرند.
کودکان کار مجازی: اتهامات و راهحلها
کودکان کار مجازی، از زمانی که در فضای مجازی ظاهر شدند، با اتهاماتی روبهرو شدهاند. برخی این کودکان را قربانیان بهرهکشی میدانند و برخی دیگر را به نوعی کارگر آزاد در نظر میگیرند. اما دو دلیل理由 برای در نظر گرفتن کودک کار مجازی در قلمرو کارفرمای بودن والدین و امکان بهرهکشی از این کودکان وجود دارد:
1. نقض حقوق کودک و محرومیت از تحصیل: والدینی که به فرزندشان کار مجازی میدهند، در برابر نظام حقوقی مسئول هستند. این عمل باعث محرومیت کودک از تحصیل و فعالیتهای فراغتی و همچنین افزایش فشار و استرس بر آن میشود.
2. ابعاد سوءاستفاده از کودک کار مجازی: والدین به فرزندشان برای افزایش محبوبیت و بازده مالی در فضای مجازی میاندازند. این کودک تا حدی بسته در حوزه عاطفی و روانی میشود و هویت خود را درนาม اجاره میکند.